دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قواعد عامه در باب مکاسب (57)

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۹، ۲۳:۲۷

پس در این روایت مبارک سعی شده بین اجارات و ولایات فرق گذاشته شود. این یکی از شؤون این روایت است و این فرق در این جا به همین سه کلمه آمده. بعد ایشان در حدود 10 ـ 12 سطر دارد که: «والفرق بین معنی الولایة والإجارة ـ وإن کان کلاهما یعملان بأجر ـ أنّ معنی الولایة أن یلی الإنسان  لوُلاة الوالی...»، که مرحوم شیخ انصاری (قده) این چند سطر را از «مکاسب» حذف کرده و چون دیگر در «مکاسب» نیامده، شرّاح هم (مثلاً مرحوم سیّد یزدی و مرحوم آقای خویی در «مصباح الفقاهة») نیامده‌اند آن را شرح کافی بدهند، در حالی که حقیقتاً این روایت بین ولایات و اجارات فرق گذاشته.

بعد دارد: «لأنّه لا یلی أمر نفسه» که این عبارت را شیخ  نقل نکرده و بعضی از آقایان دیگر که آمده و حدیث را مثلاً از «تحف العقول» نقل کرده‌اند، به این جا که رسیده‌اند، گفته‌اند: این «لا» زایده  و منظور «لأنّه یلی أمر نفسه» است.

پس در حقیقت در این روایت دو بار به این مسئله اشاره شده. یک بار خیلی مجمل و به‌صورت: «من غیر أن یکون وکیلاً للوالی، أو والیاً للوالی». یک بار هم تفصیلاً و با عبارت: «والفرق بین معنی الولایة والإجارة» که ان شاء الله در آن جا بهتر توضیح خواهیم داد و آقایان شرّاح این حدیث خیلی به فرق بین ولایت و اجاره (حقوق کارمندی و حقوق کارگری/ درآمد کارگری و درآمد کارمندی) نپرداخته‌اند.

فعلاً بخش خصوصی و دولتی مرادش نیست. بخش کارمندی و کارگری، بخش دولتی صدق می‌کند، ولو فرض کنید یک کارخانه‌ای است در اختیار دولت است ـ مثل کارخانه‌هایی که مصادره  کرده‌اند. این کارخانه جزء ولایت نیست. در اختیار دولت است (می‌شود در اختیار مالک هم باشد). ایشان می‌خواهد بگوید: کارخانه اگر در اختیار دولت است، این بخش کارگری است، امّا خود نظام اداری، بخشدار، استاندار، این بخش ولایت است.

و لذا این بخش دولتی هم  در خیلی از نظام‌ها فرق می‌کند؛ مثلاً در نظام اقتصادی آمریکا، خود دولت مالک هیچ چیز نیست. حتّی چاه‌های نفت و یا رادیو و تلویزیون در اختیار دولت نیست و خود دولت و حکومت آمریکا هم اگر بخواهد یک تبلیغات و یا برنامه‌ای بدهد، باید به شرکتی که دارای تلویزیون و یا رادیو است پول بدهد، او برایش پخش کند. مالک نفت، شرکت‌های هواپیمایی و شرکت‌های اسلحه‌سازی هم نیست و همچنان که دولتی مثل ایران یا سوریه یا مثلاً حجاز ممکن است بخرد، خود دولت آمریکا هم می‌خرد. خلاصه این‌که: در میان اینها، هیچ چیز ملک دولت نیست و بلا استثنا ـ یعنی: بدون تفصیل ـ اینها تماماً (من الباب إلی المحراب) بخش خصوصی است. دولت هم اگر نفت بخواهد، از همان شرکت نفت می‌خرد. بنزین بخواهد، می‌خرد. هواپیما می‌خواهد، از آن شرکت‌ها تانک و موشک می‌خرد. در رادیو و تلویزیون هم بخواهد یک تبلیغاتی بدهد مثل یک تاجر پول می‌دهد. تنها راهی که حکومت آمریکا برای پول دارد فقط مالیاتی است که از مردم و از شرکت‌ها می‌گیرد و لذا به این اعتبار فقیرترین  دولت دنیاست ـ چون هیچ چیز ندارد ـ و در عین حال (ظاهراً) غنی‌ترین و قوی‌ترین دولت هم هست و تنها راهش هم مالیات است.

خب، این یک نظام اقتصادی است که در آن کسانی که در جناح اداری هستند همه کارمندند و دیگر بخش دولتی (به آن معنا) وجود ندارد.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 21/ 9/ 1384)

 

#فقه

#قواعد عامه

#مکاسب

#قواعد عامه در باب مکاسب

#اولین قاعده عامه

#حدیث تحف العقول

#دنباله تشریح متن حدیث و بیان فواید موجود در آن

#تفاوت حقوق کارمندی با کارگری

#توضیح برخی نظام‌های سرمایه‌داری

#سرمایه‌داری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قواعد عامه در باب مکاسب (57) :: دروس استاد عرفانیان