قواعد عامه در باب مکاسب (57)
پس در این روایت مبارک سعی شده بین اجارات و ولایات فرق گذاشته شود. این یکی از شؤون این روایت است و این فرق در این جا به همین سه کلمه آمده. بعد ایشان در حدود 10 ـ 12 سطر دارد که: «والفرق بین معنی الولایة والإجارة ـ وإن کان کلاهما یعملان بأجر ـ أنّ معنی الولایة أن یلی الإنسان لوُلاة الوالی...»، که مرحوم شیخ انصاری (قده) این چند سطر را از «مکاسب» حذف کرده و چون دیگر در «مکاسب» نیامده، شرّاح هم (مثلاً مرحوم سیّد یزدی و مرحوم آقای خویی در «مصباح الفقاهة») نیامدهاند آن را شرح کافی بدهند، در حالی که حقیقتاً این روایت بین ولایات و اجارات فرق گذاشته.
بعد دارد: «لأنّه لا یلی أمر نفسه» که این عبارت را شیخ نقل نکرده و بعضی از آقایان دیگر که آمده و حدیث را مثلاً از «تحف العقول» نقل کردهاند، به این جا که رسیدهاند، گفتهاند: این «لا» زایده و منظور «لأنّه یلی أمر نفسه» است.
پس در حقیقت در این روایت دو بار به این مسئله اشاره شده. یک بار خیلی مجمل و بهصورت: «من غیر أن یکون وکیلاً للوالی، أو والیاً للوالی». یک بار هم تفصیلاً و با عبارت: «والفرق بین معنی الولایة والإجارة» که ان شاء الله در آن جا بهتر توضیح خواهیم داد و آقایان شرّاح این حدیث خیلی به فرق بین ولایت و اجاره (حقوق کارمندی و حقوق کارگری/ درآمد کارگری و درآمد کارمندی) نپرداختهاند.
فعلاً بخش خصوصی و دولتی مرادش نیست. بخش کارمندی و کارگری، بخش دولتی صدق میکند، ولو فرض کنید یک کارخانهای است در اختیار دولت است ـ مثل کارخانههایی که مصادره کردهاند. این کارخانه جزء ولایت نیست. در اختیار دولت است (میشود در اختیار مالک هم باشد). ایشان میخواهد بگوید: کارخانه اگر در اختیار دولت است، این بخش کارگری است، امّا خود نظام اداری، بخشدار، استاندار، این بخش ولایت است.
و لذا این بخش دولتی هم در خیلی از نظامها فرق میکند؛ مثلاً در نظام اقتصادی آمریکا، خود دولت مالک هیچ چیز نیست. حتّی چاههای نفت و یا رادیو و تلویزیون در اختیار دولت نیست و خود دولت و حکومت آمریکا هم اگر بخواهد یک تبلیغات و یا برنامهای بدهد، باید به شرکتی که دارای تلویزیون و یا رادیو است پول بدهد، او برایش پخش کند. مالک نفت، شرکتهای هواپیمایی و شرکتهای اسلحهسازی هم نیست و همچنان که دولتی مثل ایران یا سوریه یا مثلاً حجاز ممکن است بخرد، خود دولت آمریکا هم میخرد. خلاصه اینکه: در میان اینها، هیچ چیز ملک دولت نیست و بلا استثنا ـ یعنی: بدون تفصیل ـ اینها تماماً (من الباب إلی المحراب) بخش خصوصی است. دولت هم اگر نفت بخواهد، از همان شرکت نفت میخرد. بنزین بخواهد، میخرد. هواپیما میخواهد، از آن شرکتها تانک و موشک میخرد. در رادیو و تلویزیون هم بخواهد یک تبلیغاتی بدهد مثل یک تاجر پول میدهد. تنها راهی که حکومت آمریکا برای پول دارد فقط مالیاتی است که از مردم و از شرکتها میگیرد و لذا به این اعتبار فقیرترین دولت دنیاست ـ چون هیچ چیز ندارد ـ و در عین حال (ظاهراً) غنیترین و قویترین دولت هم هست و تنها راهش هم مالیات است.
خب، این یک نظام اقتصادی است که در آن کسانی که در جناح اداری هستند همه کارمندند و دیگر بخش دولتی (به آن معنا) وجود ندارد.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 21/ 9/ 1384)
#فقه
#قواعد عامه
#مکاسب
#قواعد عامه در باب مکاسب
#اولین قاعده عامه
#حدیث تحف العقول
#دنباله تشریح متن حدیث و بیان فواید موجود در آن
#تفاوت حقوق کارمندی با کارگری
#توضیح برخی نظامهای سرمایهداری
#سرمایهداری