قواعد عامه در باب مکاسب (84)
مرحوم محدّث نوری (قده) در خاتمۀ «مستدرک» ـ که بسیار کتاب نافعی است و برای خبرویّت در بحثهای رجالی و حدیثی دیدن یک دور آن خیلی نافع و کارگشاست ـ در فائدۀ اولی ـ که در این چاپ جدید «مستدرک» که بهحسب تسلسل جلد یکِ نوزده میشود ـ کتبی را ذکر کرده که عدّۀ زیادی از آنها در اختیار صاحب «وسائل» بوده ـ بعضیهایش هم نبوده ـ و به آنها اعتقاد نداشته. حدود 73 کتاب است: کتاب «إثبات الوصیّة»، کتاب «العروس»، کتاب «الغایات»، کتاب «المانعات»، «مصباح الشریعة»، کتاب 43 آن «کتاب الفقه المنسوب إلی مولانا الرضا (علیه السلام)» است. بعد در فائدۀ ثانیه مفصّل یکییکی اینها را اثبات کرده. ایشان نزدیک 100 صفحه از این چاپ جدید راجع به کتاب «فقه الرضا» نوشته و به لحاظ تتبّع و نقل کلمات اصحاب حتّی بعد از ایشان هم کسی با این تفصیل ننوشته. حتّی بعد از حاجی نوری، مرحوم سیّد حسن صدر معروف به ابومحمّد صدر (ره) که واقعاً رجالی، محدّث، اصولی، فقیه و مرد بسیار بزرگواری است رسالهای به نام «فصل القضا فی الکتاب المشتهر بـ: فقه الرضا» دارد که حجم آن کمتر از مقداری است که حاجی نوری نوشته.
ایشان کتاب «فقه الرضا» را جزء مصادر کار قرار داده و در خود کتاب «مستدرک» از آن استخراج کرده. آرایی که ایشان تا زمان خودش نقل کرده:
1. قول به حجّیّت و اعتماد است، که این قول را از مرحوم مجلسی اوّل، مجلسی دوم، مرحوم بحرالعلوم، مرحوم فاضل هندی و مرحوم محقّق بحرانی نقل فرموده است.
2. عدم الاعتبار؛ لعدم کونه منه (علیه السلام) وجهالة مؤلّفه. قائلین به عدم اعتبار یکی مرحوم صاحب «وسائل» است که عرض کردیم: از آن نقل نکرده. مرحوم صاحب «تحفة الأبرار»، مرحوم صاحب «فصول»، مرحوم خونساری (صاحب رسالهای در تحقیق «فقه الرضا») گفتهاند که: رساله مال حضرت نیست و مؤلّفش هم مجهول است و لذا اعتبار ندارد.
3. «إنّه مندرج تحت الأخبار القویّة التی یحتاج التمسّک بها إلى عدم وجود معارض أقوى منها، أو انجبارها بالشهرة ونحوها، حسب اختلاف الأنظار فی مراتب القوّة» [خاتمة المستدرک، ج 1، ص 235]. ایشان مرحوم صاحب «مفاتیح»، سیّد بحرالعلوم را از اینها قرار داده.
4. از مرحوم میرزا عبدالله افندی و صاحب «ریاض العلماء» و همچنین سیّد حسین قزوینی (شارح «شرایع») و عدّهای دیگر نقل کرده که این کتاب و رسالۀ علیّ بن بابویه («رسالة الشرائع»، یا «الشرائع»، یا «الرساله»ی علیّ بن بابویه) است که ظاهراً یکی از کتب بسیار مهمّی بوده که در قم و بعدها در اختیار علاّمه بوده، در «مختلف» از آن نقل کرده و ما فعلاً ـ بهاستثنای موارد نادری ـ راهی به این کتاب غیر از علاّمه نداریم. خود مرحوم صدوق هم که در کتابش از آرای پدرش اسم میبرد (قال فی کتابه إلیّ، فی رسالته إلیّ) ظاهراً غیر از این رسالۀ «شرایع» باشد.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 1 و 2/ 11/ 1384)
فقه
قواعد عامه
مکاسب
قواعد عامه در باب مکاسب
اولین قاعده عامه
حدیث تحف العقول
جستجوی قرائنی برای حدیث تحف العقول
اولین قرینه
کتاب فقه الرضا
جایگاه کتاب در نظر صاحب مستدرک الوسائل
آراء علما دربارۀ کتاب فقه الرضا تا زمان حاجی نوری