قواعد عامه در باب مکاسب (86)
خود حاجی نوری و عدّهای قبل از ایشان متفطّن نکتۀ دیگری شدند و آن اینکه کتاب یکنواخت در فقه نیست. حدود نصف آن فقه و بعد یکدفعه روایات است ـ مثلاً: حدّثنی قاسم بن عروة، عن فلان، و چون نمیشود که امام رضا (علیه السلام) بگویند: حدّثنی فلان، به مشکل برخوردند.
بعدها مصادف همان زمان، کتابی ـ آن هم به نحو وجاده ـ پیدا شد که به نظر مرحوم شیخ حر (قده) ـ یا روی آن نسخۀ ایشان نوشته شده بود ـ «کتاب النوادر تألیف أحمد بن محمّد بن عیسی» و این بخش دوم «فقه الرضا» ـ که مسند و حدیث بود ـ با این «نوادر» عین هم بودند. از عجایب کار این است که مرحوم شیخ حر (قده) به «نوادر» اعتماد و در «وسائل» برخی احادیثش ـ و نه همۀ آنها را ـ نقل میکند. (1) آن نسخۀ ایشان بعینه در کتابخانۀ آقای حکیم موجود است و تنها نسخهای است که از آن «نوادر» داریم. شیخ حر پشت آن نسخه نوشته: من این کتاب نوادر را دیدم. تاریخ نسخه 1070 (یا 1080) و خود ایشان استنساخ کرده. خب، چه ارزش علمی دارد؟
مرحوم شیخ حر حتّی به بخش دوم «فقه الرضا» اعتماد نکرده، امّا به «نوادر» اعتماد میکند و نوشته: این کتاب چون مطابق با نقلهایی است که از احمد بن محمّد بن عیسی داریم و اصحاب نقل کردهاند، بد نیست. (2)
همان نسخه در اختیار مرحوم مجلسی بوده و ایشان خیال میکرده مال حسین بن سعید (استاد احمد) است. در کتاب «بحار» از آن نسخه استخراج کرده، اسمش را «کتاب حسین بن سعید» و رمزش را هم «ین» گذاشته.
پس این کتاب واحد در آن زمان در سه جا پیدا شده:
1. هم در ضمن «فقه الرضا» بوده که از مکّه آورده بودند.
2. هم مستقلّاً با نام «نوادر احمد بن محمّد» در اختیار شیخ حر بوده و در کتاب «وسائل» هرجا میگوید: «أحمد بن محمّد بن عیسی فی نوادره عن فلان» مرادش این نسخه است.
3. هم در اختیار مرحوم مجلسی بوده که خیال کرده این کتاب مال حسین بن سعید است. حق هم با مجلسی است. ایشان بهعنوان کتاب حسین بن سعید در «بحار» استخراج کرده و از عجایب کار اینکه باز همان روایت را با رمز «ضا» بهعنوان «فقه الرضا» هم استخراج کرده؛ یعنی: در حقیقت مجلسی دو بار استخراج کرده، یک بار با عنوان «ضا» (فقه الرضا) و یک بار هم با عنوان «ین» (حسین بن سعید).
پس معلوم شد که چیزی حدود نصف و کمتر از نصف این کتاب جزء «فقه الرضا» نیست و این مطلب را مرحوم حاجی نوری هم دارد و این را از قدیم فهمیدند که این نصف دومش به امام (علیه السلام) نمیخورد.
شواهد خود نسخه به کتاب حسین بن سعید بیشتر میخورد و شواهدش را در محلّش ذکر کردهایم. مشکلی که در آن کتاب هست این است که در بعضی جاها دارد: «وقال أبی» که این «قال أبی» را در روایت حسین بن سعید نداریم، بلکه این از انفرادات شیخ صدوق است. آیا این کتاب نه «نوادر» است و نه کتاب حسین بن سعید، بلکه «مدینة العلم» شیخ صدوق است؟ روش روایات و آوردن آنها در این کتاب مثل «فقیه» است و تعبیر «قال أبی» را در «فقیه» هم دارد. حسین بن سعید اصلاً معلوم نیست پدرش جزء علما باشد. احمد بن محمّد بن عیسی پدرش جزء روات است و وقتی از پدرش نقل میکند بهصورت روایت نیست. این در همین کتاب هست. الآن ما نمیدانیم «قال أبی» یعنی چه. کتاب شواهدی دارد که مؤیّد است که این مال حسین بن سعید است و شواهدی هم دارد که انصافاً مال صدوق باشد. اگر کتاب «مدینة العلم» صدوق پیدا شود، آن وقت میشود حکم کرد که آیا این واقعاً جزئی از کتاب «مدینة العلم» صدوق است یا خیر.
پس الآن نمیتوانیم راجع به آن احادیث مطلب واضحی بگوییم. خیلی بعید است مال احمد بن محمّد بن عیسی باشد. «فقه الرضا» هم که جزماً (مال او) نیست.
پانوشتها:
(1) این هم یکی از مشکلات است. اگر کتاب معتبر بوده، باید همهاش را نقل کند. معتبر هم نبوده، همهاش را نقل نکند.
(2) سابقاً چند دفعه شرح دادیم که از نظر علمی آن نسخه هم گیر دارد؛ چون آن هم بهنحو وجاده به ایشان رسیده و تاریخ کتابت آن هم خیلی دیر (1070) است.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 1 و 2/ 11/ 1384)
فقه
قواعد عامه
مکاسب
قواعد عامه در باب مکاسب
اولین قاعده عامه
حدیث تحف العقول
جستجوی قرائنی برای حدیث تحف العقول
اولین قرینه
کتاب فقه الرضا
یکنواخت نبودن محتوای کتاب
کتاب حسین بن سعید
نوادر احمد بن محمد بن عیسی
مدینة العلم صدوق