قواعد عامه در باب مکاسب (90)
ظاهراً در همان اوایل امر ایشان چون فقیه بوده کتابی را به نام «تکلیف» ـ کما هو المشهور ـ یا «تأدیب» ـ که در کتاب «غیبت» شیخ طوسی «تأدیب» آمده(1) مینویسد. به تعبیر شیخ: فقیه من فقهائنا،(2) لکن از لیست کتابهایش معلوم میشود بیش از فقیه و محدّث و متکلّم هم بوده. (3)
احتمال بسیار قوی، این طرح را خود مرحوم حسین بن روح داده باشد، که بسیار احتمالش قوی است؛ چون در سال 260 که بعد از شهادت امام عسکری ـ صلوات الله وسلامه علیه ـ غیبت امام ـ صلوات الله وسلامه علیه ـ واقع شد، از این فترۀ زمانی غالباً تعبیر به حیرت میکنند. (4)
پانوشتها:
(1) الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 390، ش 357.
(2) الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 408، ش 381.
(3) وله کتب؛ منها: کتاب التکلیف، ورسالة إلى ابن همّام، وکتاب ماهیّة العصمة، کتاب الزاهر بالحجج العقلیّة، کتاب المباهلة، کتاب الأوصیاء، کتاب المعارف ، کتاب الإیضاح، کتاب فضل النطق على الصمت، کتاب فضائل (فضل) العمرتین، کتاب الأنوار، کتاب التسلیم، کتاب البرهان والتوحید، کتاب البداء والمشیئة، کتاب نظم القران، کتاب الإمامة الکبیر، کتاب الإمامة الصغیر. [فهرست أسماء مصنّفی الشیعة (رجال النجاشیّ)، ص 378 ـ 379، ش 1029]
(4) البتّه در کتاب «فرق الشیعه»ی نوبختی (کتاب معلوم نیست مال نوبختی باشد، احتمالاً یکی از سنّیها نوشته، «مقالات الفرق» سعد هم نیست) در آن کتاب نوشته: شیعه 14 فرقه شدند. ظاهراً 14 فرقه یعنی مجموع مثلاً مردمان سادهلوح و بقّال و عطّار و همه، نه شیعه بهعنوان شیعه. اصلاً درست هم نیست. یکی میگفت: مادر امام حسن (علیه السلام) امام است، یکی میگفت: جعفر امام است، 14 فرقه را ایشان نام برده و این عدد روشن و واضح نیست و معلوم نیست این مطلب درست باشد. به هر حال بلااشکال دوران حیرت است. کتاب معروف صدوق هم «الإمامة والتبصرة من الحیرة» نام دارد. این دوران دوران حیرت است و بلااشکال برای شیعه سنگین بوده.
تا عثمان بن سعید زنده بود شیعه تقریباً متّحد بودند و مشکلی نبود. ایشان وکیل امام هادی و بعد وکیل امام عسکری ـ علیهما السلام ـ و بعد هم وکیل امام مهدی ـ صلوات الله وسلامه علیه ـ بود. آن سابقۀ درخشان ایشان و کبر سنّ ایشان طوری بود که دیگر بقیّه همه ساکت بودند. ایشان (در زمان حضرت ولی عصر (عج)) عمری نکرد. تا 266، 6 سال دورۀ نیابت ایشان است و از 266 پسر ایشان محمّد بن عثمان بهعنوان وکیل خاصّ حضرت سر کار آمد و طبعاً جوان بود. البتّه ایشان وکیل حضرت عسکری هم بود و بعد هم وکیل خاصّ حضرت مهدی شد. زمان ایشان افتراقات شیعه زیاد شد؛ یعنی: مثلاً محمّد بن نصیر همین زمان ادّعا کرد که نایب است. احمد بن هلال عبرتائی همین زمان. او البته ادّعا نکرد نایب است، بلکه گفت: من عثمان بن سعید را قبول دارم، امّا این پسرش هنوز پیش من واضح نیست. خود احمد بن هلال خیلی ظاهر الصلاح وپیرمرد هم بود (مثلاً نزدیک صد سال و خردهای) عمرش بود و مثلاً 54 حج رفته بود که 20 تای آن پیاده بود. از بغداد تا مکّه پیاده رفته بود. به هر حال، ظاهر الصلاح بود. از این جا به بعد رفتهرفته لعنهایی که در توقیعات درآمده آغاز و از زمان محمّد بن عثمان مشکل شیعه زیاد میشود؛ چون گذشته از خود امام (علیه السلام) شروع به ایراد کردن در نایب خاص میکنند. فردی مثل محمّد بن نصیر ادّعا کرد: من نایبم، که جدا شد. او که در بغداد بود، کارش در آن جا نگرفت و در حقّش لعن صادر شد، لذا به بصره، و از آن جا به جبال لبنان رفت و نصیریها را در لازقیه و اطراف آن پایهگذاری کرد، که الآن این علویهای شام نصیری هستند. علویهای شام مثل ما دوازده امامیاند و سر یک نایب (محمّد بن عثمان) اختلاف داریم که آنها نایب دوم را محمّد بن نصیر میدانند. البتّه خود محمّد بن نصیر جزء غلات و مرد انصافاً نادان و جاهل و بیسوادی است. کتابها و روایاتی هم که از او رسیده بسیار نامربوط است. صفت بارز آنها غلو شد و تقریباً دوازده امام اللّهی هستند، نه فقط علی اللّهی. البتّه اعمال زشتی مثل شرابخواری و کارهای دیگری هم دارند.
این وضع ادامه پیدا کرد تا زمان حسین بن روح نوبختی. احمد بن هلال با اینکه همان اوایل فوت میکند، امّا بعضی لعنهای او توسّط حسین بن روح رسیده. این نشان میدهد که با گذشت حدود 30 سال باز هم جامعۀ شیعه آن اضطراب خودش را از دست نداده بوده. از 266 مرحوم محمّد بن عثمان بن سعید نایب امام معرّفی میشود تا 304. این نزدیک 40 سال (38 سال) است. این دوران پراضطرابی است و حسین بن روح هم شخصیّت بزرگی است. خاندان نوبخت خاندان ایرانی الاصلی و بهاصطلاح آن روز جزء تیپ روشنفکرها بودند. آل نوبخت را غالباً منجّم نوشتهاند ـ یعنی: مهندس و ریاضیدان و عالم به همین علوم جدید، بهاصطلاح فیزیک و شیمی و ... . این دو نایب ـ یعنی: دومی و سومی ـ در شکلگیری حدود مذهب تأثیر فراوانی داشتند و خود محمّد بن عثمان هم مرد بزگواری بوده. خیلی از چیزهایی که ما الآن داریم از بعد از ایشان به ما رسیده. مثلاً دعای افتتاح در آثار وی پیدا شده. یکی هم دعای ندبه است.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 3/ 11/ 1384)
فقه
قواعد عامه
مکاسب
قواعد عامه در باب مکاسب
اولین قاعده عامه
حدیث تحف العقول
جستجوی قرائنی برای حدیث تحف العقول
اولین قرینه
کتاب فقه الرضا
شلمغانی
دوران حیرت
احتمال تالیف کتاب التکلیف به امر جناب حسین بن روح
(قسمت اول)