در کلمات علمای ما گاهی «اصالة الحل» هست و گاهی «اصالة الطهارة»، گاهی قاعدۀ حل هست و گاهی قاعدۀ طهارت و این توضیح را کراراً عرض کردم که در کلمات علما حس نکردیم که فرقی بین این دو (اصل و قاعده) باشد و مثلاً اصالة الطهارة را با قاعدۀ طهارت یکی گرفتهاند، لکن عرض کردیم: بد نیست یک اصطلاحی بگذاریم: قاعده را در جایی بگوییم که حکم واقعی است و اصالة را در جایی که حکم ظاهری است، تا این دو با هم فرق کنند.
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.