دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

تعارض

دوشنبه, ۹ دی ۱۳۹۸، ۲۳:۳۶

در اولین روایتی که در باب تعارض از امیر (علیه السلام) در باب اختلاف الحدیث داریم (که در میان صحابۀ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم این بحث به عنوان اولین صحابی از ایشان نقل شده) حضرت فرمودند: این اختلاف در حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) 3 صورت است:

1.  یکی دروغ گفته.

2.  یکی اشتباه فهمیده. مثلاً ابوهریرة نقل کرده: «إن المیت لیعذب ببکاء أهله علیه» که با "أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى"(1) نمی‌ساخت. برای عایشه نقل کردند گفت: او بد فهمیده. حدیث به صورت «إن المیت لیعذب وأهله یبکون علیه»(2) است.

3.  هردو درست است، اما گاهی طرف می‌آمد مدینه و مطلبی را می‌شنید، اما پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعداً حدیث را نسخ می‌فرمودند و این دیگر ناسخ را نشنیده بود. (3)

لذا شخصی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: گاهی شما چیزی را می‌فرمایید و ما از اهل سنتی که متهم هم نیستند چیز دیگری می‌شنویم. امام (علیه السلام) فرمودند: آنها گاهی منسوخ را شنیده بودند و از ناسخ اطلاعی نداشتند. (4)

توقیعات حمیری از آثار خوب ما در جمع بین روایات متعارض است. به لحاظ کلی در بحث تعارض اولین امام ما امیر (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) آخرین امام ما هستند که از ایشان حدیث داریم. حضرت رضا (علیه السلام) [در روایتی که مسمعی نقل می‌کند](5) از راه فرائض و سنن و فرائض دائمه و موقته و الزامی و غیرالزامی تعارض را حل می‌کنند.  اصلاً صحبت مشکل سندی در یکی و... مطرح نیست. البته روایت مسمعی غیر از اشکالی که در خود او هست(6) مشکلش انفراد صدوق است که آن را از «کتاب الرحمه»ی سعد بن عبد الله نقل می‌کند.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی، خارج اصول 9. 10. 98)

 ..........................................................................................................

پانوشت‌ها:

(1) سورۀ نجم، آیۀ 38.

(2) عن عمرة بنت عبد الرحمن، أنها أخبرته أنها سمعت عائشة وذکر لها أن عبد الله بن عمر  یقول: إن المیت لیعذب ببکاء الحی، فقالت عائشة: یغفر الله لأبی عبد الرحمن. أما ؛نه لم یکذب ولکنه نسی أو أخطأ. إنما مرّ رسول الله (صلی الله علیه و آله) على یهودیة یبکى علیها فقال: إنهم لیبکون علیها وانها لتعذب فی قبرها. [صحیح مسلم، ج 3، ص 45]

(3) المحدّثون أربعة: وإنما یأتیک بالحدیث أربعة نفر لیس لهم خامس:

1.  رجل منافق مظهر للإیمان متصنع بالإسلام، لا یتأثم ولا یتحرج أن یکذب على رسول الله (صلی الله علیه و آله) متعمدا...،

2.  ورجل سمع من رسول الله (صلی الله علیه و آله) شیئا فلم یحفظه على وجهه، ووهم فیه، ولم یتعمد کذبا، وهو فی یده یرویه ویعمل به ویقول: أنا سمعته من رسول الله...،

3.  ورجل ثالث سمع من رسول الله (صلی الله علیه و آله) شیئا أمر به ثم نهى عنه وهو لا یعلم، أو سمعه نهى عن شیء ثم أمر به وهو لا یعلم، حفظ المنسوخ ولم یحفظ الناسخ. فلو علم أنه منسوخ لرفضه، ولو علم المسلمون أنه منسوخ إذ سمعوه لرفضوه،

4.  ورجل رابع لم یکذب على الله ولا على رسوله بغضا للکذب وتخوفا من الله وتعظیما لرسوله (صلی الله علیه و آله) ولم یوهم، بل حفظ ما سمع على وجهه، فجاء به کما سمعه ولم یزد فیه ولم ینقص، وحفظ الناسخ من المنسوخ، فعمل بالناسخ ورفض المنسوخ. [کتاب سلیم بن قیس، ص 182 ـ 183]

(4) کافی، ج 1، ص 64-65، ص2، قال: قلت له: ما بال أقوام یروون عن فلان وفلان عن رسول الله (صلی الله علیه و آله)، لا یتّهمون بالکذب ، فیجیئ منکم خلافه؟ قال: إنّ الحدیث ینسخ کما ینسخ القرآن.

(5) عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 22 ـ 24، ح 45.

(6) قال مصنف هذا الکتاب ـ رضی الله عنه ـ: کان شیخنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید ـ رضی الله عنه ـ سیّء الرأی فی محمد بن عبد الله المسمعی راوی الحدیث، وإنما أخرجت هذا الخبر فی هذا الکتاب لأنه کان فی «کتاب الرحمة»، وقد قرأته علیه فلم ینکره ورواه لی. [عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 24، ذیل ح 45]

#اصول

#تعارض

#اختلاف_الحدیث

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

تعارض :: دروس استاد عرفانیان