دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قواعد عامه در باب مکاسب (104)

پنجشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۹، ۲۰:۳۸

مرحوم سید حسن صدر احتمال داده‌اند «فقه الرضا» همان «کتاب تکلیف» شلمغانی باشد. به این مناسبت یک مختصری راجع به خود شلمغانی و «کتاب تکلیف» او و بیان حال این کتاب و شهرت و عدم شهرت آن صحبت شد.

شلمغانی قطعاً تألیفات زیادی داشته و مرحوم نجاشی هم اسم برده، اما شیخ فقط از «کتاب تکلیف» اسم برده. شاید چون در اجازات ایشان نبوده؛ یعنی: در اجازه‌ای که ایشان از فهرست مرحوم شیخ صدوق داشته فقط «کتاب تکلیف» در اجازه بوده، امّا در اجازه‌ای که توسّط ابوالمفضّل شیبانی در اختیار مرحوم نجاشی بوده و از آن اجازه هم به‌نحو اعتماد نقل نکرده و با تعبیر «قال» نقل کرده، تمام کتب شلمغانی را اجازه داشته. نجاشی دقیق‌تر بیان می‌کند که این اجازه‌ای که ابوالمفضّل شیبانی از او گرفته در ایّام اختفا و استتار وی بوده؛ یعنی: در ایّامی که حرف‌ها راجع به شلمغانی بالا گرفته بوده و از طرف دولت و دستگاه خلافت آن زمان مورد تعقیب بوده، در ایّام استتار و اختفا کتاب‌های خود را تماماً به ابوالمفضّل شیبانی اجازه داده. لکن بعید نیست مرحوم صدوق پدر خصوص «کتاب تکلیف» را اجازه گرفته و شاید چون «کتاب تکلیف» مثلاً کتاب فقهی بوده و هرچند عادتاً به‌خاطر حالاتی که خود شلمغانی داشت این کتاب باید به‌اصطلاح مرفوض و مردود شناخته می‌شد، اما فقهش به نظر قمی‌ها فقه مقبولی بوده، ایشان به همان «کتاب تکلیف» اکتفا کرده و بقیّۀ کتاب‌ها را اجازه نگرفته، یا اگر هم داشته دیگر نقل نکرده. آنچه که برای فرزند خودش (مرحوم صدوق پسر) نقل کرده و ایشان هم به علمای بغداد ـ از قبیل مرحوم شیخ مفید و ابن‌غضائری ـ اجازه داده همین «کتاب تکلیف» بوده.

حال اگر ـ چنان که مرحوم آقای صدر اصرار دارند ـ قائل شویم که این کتاب «فقه الرضا»ی موجود همان «تکلیف» شلمغانی است، خود این کتاب  الآن مشکل علمی ندارد؛ یعنی: کتابی بسیار خوب و دقیقاً همان مسلک قمی‌هاست. البتّه شاید در آن مختصری هم از مسلک بغدادی‌ها باشد. چیزی در حدود مثلاً 85 تا 90% آن با مسلک قمی‌ها و چیزی در حدود 10% درصد روی مسلک بغدادی‌هاست.

 و خلاصه شاید سرّ این‌که قمی‌ها ـ مثل مرحوم صدوق ـ بعد از آن بدنامی‌هایی که برای شلمغانی پیش آمده بوده، باز هم کتاب را نقل کرده و اجازه دادند، ایمان آنها به قدرت علمی این کتاب بوده که کتاب درستی است و این هم انصافاً درست است و خیلی فقیهانه، دقیق، خیلی روشن، خیلی آشنا به روایات، خیلی مطّلع و بر حسب تواریخ روایات و متون آنها ظرافت‌های زیادی در این کتابِ موجود هست. کتاب ظرافت‌ها و لطافت‌های زیادی دارد و دلالت بر این می‌کند که این شخص بسیار فقیه و ملّا و پخته و آشنا با مصادر اصحاب و در ترجیح بعضی از متون بر بعضی دیگر بسیار قدرتمند و ناظر به متون و کتب اوّلیّۀ اصحاب بوده و بحث‌های تحلیل‌های فهرستی‌اش هم خیلی خوب است و بعید هم نیست قبل از این‌که مسالک اصحاب ما در بغداد این چهرۀ خاصّ خودش را بگیرد، شاید خود بغدادی‌ها هم تقارب بیش‌تری با قمی‌ها داشته‌اند.

 این کتاب موجود به نام «فقه الرضا» مال شخصی است که ملّا و فقیه است و بیش‌ترِ کتاب اتّجاهش اتّجاه قمی است، نه اتّجاه بغدادی. احتمال قوی هم دارد که مثلاً در وقتی که این کتاب نوشته شده، مکتب بغداد با قم خیلی حسّاسیّت بعدی را نداشته و به هم نزدیک‌تر بودند. به هر حال این کتاب اگر «کتاب التکلیف» باشد، منعکس‌کنندۀ نوعی اتّحاد فکری بین دو مکتب قم و بغداد است و این در این کتاب کاملاً روشن است.

به هر حال، ما احساسمان این است که قمی‌ها «کتاب تکلیف» را نه به خاطر مؤلّف ـ بلکه به خاطر مؤلَّف که کتاب پختۀ علمی و خوبی بوده ـ قبول کردند. بعد از قمی‌ها با آمدن آل بویه که بر خلیفۀ بغداد حاکم شدند، سلطۀ سیاسی هم در قرن چهارم و اوائل قرن پنجم در اختیار شیعه بود و آن انفتاح سیاسی‌ای که برای شیعه در بغداد پیدا شد و بعد شخصیّت‌های بزرگی که از شیعه ظهور و بروز کردند ـ مثل مرحوم شیخ مفید و سیّد مرتضی و بعد شاگردان شیخ مفید و شیخ طوسی و شاگردان شیخ طوسی، ابن‌قولویه و... ـ، منشأ شد که مکتب بغداد واجهۀ علمی بهتری از قم بگیرد و لذا تقریباً بعد از قرن پنجم و مخصوصاً به‌لحاظ شیخ طوسی تقریباً چهرۀ مذهب مذهبِ بغداد است ـ یعنی: در افکاری که ما الآن داریم شاید مثلاً در 10 ـ 15% افکار مکتب قم بر ما حاکم است.

 به هر حال با این رشد مکتب بغداد، دیگر آن میراث‌های قم رنگ و بوی اصلی خود را تقریباً از دست داد و مکتب بغداد رشد بیش‌تری داشت و «کتاب تکلیف» مهجور ماند.

 

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 5/ 11/ 1384)

 

فقه

قواعد عامه

مکاسب

قواعد عامه در باب مکاسب

اولین قاعده عامه

حدیث تحف العقول

جستجوی قرائنی برای حدیث تحف العقول

اولین قرینه

کتاب فقه الرضا

ادامۀ بحث در کتاب التکلیف شلمغانی

سر اعتماد قمی‌ها بر کتاب با وجود بدنام شدن شلمغانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قواعد عامه در باب مکاسب (104) :: دروس استاد عرفانیان