دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قطع (21)

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۹، ۱۸:۰۹

1. مراد ما از حجّت (یا حجّت‌گرایی، یا حجّیّت) در مقابل واقع‌گرایی است؛ یعنی: در جایی که به دنبال حجّت هستیم، یعنی چیزی که:

الف. سعی می‌کند ما را به واقع برساند.

ب. سزاوار است طرفین بر آن اعتماد کنند.

در این صورت شاگردی که می‌خواهد تحقیقی بنویسد، اگر بگوید: «من قطع دارم ارسطو و افلاطون این طور گفته‌اند»، نه استادش از او قبول می‌کند و نه او می‌تواند استاد را قانع کند. همچنین اگر کسی بگوید: «من قطع دارم که مثلاً مرض قند عامل فلان مرض است»، این قطع به درد نمی‌خورد؛ چراکه این یک ضوابط خاصّ علمی و نیاز به تجربه‌های مختلف دارد؛ چون در هر تجربه‌ای ممکن است برخی از عواملی را که مؤثّر باشند حذف ‌کنند و بعد از حذف عوامل متعدّد و بعد از تجربه‌های متعدّد به این نتیجه برسند که منشأ مرض این بوده؛ یعنی: عوامل دیگر در این کار مؤثّر نبوده‌اند. این معنای واقع‌گرایی است و حجّیّت در این جا معنا ندارد.

عرض کردیم: مباحث حجّیّت در مباحث علوم اعتباری می‌آید و مرادمان هم قوانین و اعتبارات قانونی است. در جامعۀ بشری به‌طور کلّی ـ به‌استثنای جامعه‌های خاص ـ برای رفع مشکلات جامعه، هر جا که یک منشأ اعتبار قانونی هست ـ ولو بین پدر و پسر، و لازم نیست حتماً پای دولت در کار باشد ـ روی قطع اعتماد می‌کنند. فقط بحث سر این است که آیا به‌مجرّد این‌که قطع پیدا کرد کافی است، یا باید اسباب تولید قطع خود را هم بگوید؟ ما معتقدیم آن را هم باید بگوید، اما امثال شیخ می‌گویند: همین که می‌گوید: «قطع پیدا کردم»، کافی است. مرحوم شیخ می‌گویند: «اگر مبادیش هم درست نباشد، قطع دارد»، که حرف عجیبی است و تصادفاً قطع برای افراد ساده‌لوح بهتر پیدا می‌شود تا افراد عاقل و برای افرادی که مبادی علمیشان ضعیف است حصول قطع خیلی زیاد است. یک مقلّد در رسالۀ مجتهدش بیش‌تر قطع به حکم دارد تا خود مجتهد در آنچه که نوشته.

 خلاصه این‌که باید برای حصول قطع شواهدی را ارائه دهد که لااقل 90% آن شواهد پیش عقلا صحیح و قابل اعتماد باشند و 10% هم مربوط به شخصیّت خودش است؛ چون دیگر نمی‌توانیم شخصیّت افراد را خیلی جرح و تعدیل کنیم.

2. بحث حجّیّت طوری که الآن ظواهر کلام شیخ هست، اختصاص به قطع اصطلاحی ندارد. سه عنوان وجود دارد که بحث حجّیّت به این معنا در آن می‌آید: قطع، اطمینان (سکون نفس)، علم عرفی (وضوح، که چیزی واضح باشد، نه این‌که احتمال مخالف در آن نباشد). ما در اصول می‌خواهیم اثبات کنیم که این 3 حجّیّت دارند. حال اگر حجّیّت این 3 با شرایط اینها ثابت باشد، حجّیّتی است که غالباً در زمینۀ اجتماعی در بین عقلا هست؛ یعنی: ممکن است در یک جامعه‌ یا یک پدری با فرزندانش این طور نداشته باشد، امّا به‌طور متعارف این هست.

 

 

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج اصول، 20/ 1/ 1390)

 

اصول

قطع

حجیت قطع

تفاوت واقع‌گرایی با حجت‌گرایی

راه‌یابی حجیت به اموری دیگر غیر از قطع

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قطع (21) :: دروس استاد عرفانیان