دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

حوزه و حوزویان

پنجشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۵:۵۵

سلام جناب زمانی گرامی. چند روز است که سرمای حسابی خورده و خانه‌نشین شده‌ام. در نتیجه بحث‌ها تعطیل است و رفقا نفسی به‌راحتی می‌کشند. اما:

در گوشۀ سلامت مستور کی توان بود

تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی؟

این روزها آن قدر دربارۀ بودجه‌های سرازیر شده به حوزه و لزوم تغییر در روش‌های اجتهاد و... گفته‌اند و  شنیده‌ام که دارم از این نعل وارونه زدن دیوانه می‌شوم. به نظرم رسید دست‌کم در این حیاط‌خلوتی که محبت کرده و برایم درست کرده‌اید چند کلمه صحبت کنم شاید اثری کند. البته،

این قدر هم گر نگویم، ای سند

شیشۀ دل از ضعیفی بشکند.

1) الآن لااقل 40 سال است که دستمان باز بوده و می‌توانسته‌ایم چهره‌ای نسبتاً واقعی از حوزه‌های علمیه به مردم نشان دهیم. لابد می‌فرمایید: مگر برنامه‌های «حدیث سرو» و امثال آن چنین نمی‌کنند؟ و اصلاً مگر مردم از بقیۀ رشته‌های علمی و دانشگاهی چه‌قدر می‌دانند؟ اجاره دهید ابتدا دربارۀ سؤال دومتان تقاضا کنم دربارۀ حوزه‌ها استثنا قائل شوید؛ آخر  مردم حق دارند بدانند اولیای امورشان چه خوانده‌اند و اصلاً از بام تا شام در این حوزه‌ها چه می‌کنند؟

خب، برویم سراغ پرسش اول. متاسفانه خروجی این همه برنامه‌های رنگ‌ و‌ وارنگ، نشان دادن استادان و شاگردانی است که در حالتی خلسه‌وار مقابل هم نشسته‌اند و چون ابلهان به هم لبخند می‌زنند و سر تکان می‌دهند. خاطرم هست چند سال قبل که عده‌ای به همراه جناب آقای مسجدجامعی ـ وزیر ارشاد اسبق ـ در شهر نجف اشرف به محضر مبارک حضرت آیت الله سیستانی مشرف شده بودند، ایشان گلایه فرموده بودند که: «مگر در حوزۀ علمیۀ قم حرف علمی زده نمی‌شود که چند سال است هرچه کتاب از ایران می‌آید پر از خواب و کشف و کرامت و امثال آن است؟» چهره‌ای که جوان امروز از روحانی (منظورم رئیس جمهور نیست) می‌بیند آدمی است که از صبح تا شب مشغول تمرین روضه‌خوانی است  (هرچند آن این هم کاری شدیداً علمی است که مدت‌هاست دست نااهلان افتاده) و یا طلاب جوان تازه‌وارد را سر کار می‌گذارد که شب اول ورود به حوزه 100 بار جوشن کبیر بخوانند. دیگر از مارمولک و امثال آن چیزی نمی‌گویم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

2) عزیزی در مقام  ضعف بنیۀ علمی طلاب گفته بود: امروز طلاب از نوشتن یک قرارداد سادۀ رهن عاجزند. بله، عاجزند. اما چرا؟ چون چند دهه است که یک قرارداد بیع، رهن، اجاره، ووو ننوشته‌اند. آخر پیشترها تمام کارهای یک وکیل و حتی قاضی و بزرگ‌تر از آن را آخوند ده و روحانی محل انجام می‌داد و به این ترتیب، هم آنچه را که آموخته بود بارها و بارها تمرین می‌کرد و هم پول اندکی گیرش می‌آمد تا مثل این رفیق بنده نشود که می‌گفت: ان شاء الله هفتۀ دیگر فرزندم به دنیا می‌آید ولی همسر بینوایم هنوز دارد خیاطی می‌کند که نان بخورونمیری داشته باشیم. آقای زمانی! ببخشید ها! این 600 میلیارد تومان که می‌گویند، چندتا صفر دارد؟ من البته بخیل نیستم و امیدوارم وکلا و قضات و عدۀ بی‌شمار دیگری که امروز مشغول این قبیل کارها هستند بنده را به بخیل بودن متهم نکنند.

3) نمی‌دانم زعمای قوم هم مثل من در کوچه‌ها و خیابان‌ها راه می‌روند تا ببینند ورژن‌های جدید شیخ انصاری و آخوند ملاعباس تربتی (که کتاب بسیار خواندنی «فضیلت‌های فراموش‌شده» در وصف او به نگارش درآمده) کارشان به کجا رسیده؟ شب‌های مثلاً عید نیمۀ شعبان کم ندیدم روحانیان جوانی را که در نمایش‌های عروسکی جای عموفلان و دایی‌بهمان صحبت می‌کردند. خاله‌سارا و عمه‌لیلایش را اگر دیدم خواهم گفت.

4) می‌دانید که من به قدر چند نسل زندگی کرده و درس رفته‌ام. سال‌ها قبل آقایی به من می‌گفت: لازم نیست اینها همه را درس بگیری. با نوار گوش کن و زودتر بیا درس خارج. بعد هم اسم آقایی را برد ـ که الآن از دنیا رفته و درس شلوغی داشت ـ و به من گفت: 3 ـ 2 بار به ایشان پیغام داده‌ایم که بفرمایید بیشتر مطالعه کنند، درس خیلی بی‌رمق است. چند روز قبل که لیست درس‌خارج‌های 600 و اندی گانۀ سراسر کشور را مرور می‌کردم اسم این تلمیذ را در میان صاحبان درس دیدم. اسم خیلی‌های دیگر هم بود، اما اسم حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی را هرچه گشتم ندیدم. به‌نظرم دیگر دیابت کار خود را کرده که جایی را نمی‌بینم. این مرد بی هیچ ادعایی در زیرزمین معهدش نشسته و کاری را می‌کند که اگر شناخته شود و جابیفتد ما را از زیر سایۀ هزارسالۀ تقلید شیخ طوسی و حجیت تعبدی خبر واحد و هزار و یک حرف نابه‌جای دیگر بیرون آورده و رها خواهد ساخت. لابد عده‌ای اینها را لاف در غریبی خواهند دانست، ولی، گواه شاهد صادق در آستین باشد.

5) آقایی گفته‌اند: «دست از اجتهاد بر نداریم و متد خود را حفظ کنیم اما اعتقاد داشته باشیم که حقوق اسلامی این توان را دارد که در مقابل حقوق های مدرن قرار گیرد، به شرط آن‌که اجتهاد در کنار آن باشد. در اخبار، استنباط و در قرآن، تدبر؛ به هر خبری که نباید عمل کرد. تدبر و استباط دو بال فقه شیعی است. فقه آن است که بداند این روایت برای چه صادر شده است» و یا: «استادم آیت الله العظمی منتظری می‌گفتند اگر یک دهم یا یک صدم نوآوری‌های علامه حلی را ما داشتیم امروز مردم هیچ مشکلی نداشتند». خب، عزیزم! کار ما سهل است، اما از تو اینها خوب نیست. همین استادتان می‌فرمودند: خبر صحیح را باید عمل کرد، نه این‌که آن را کنار گذاشت. اگر بنا باشد هرجا که کم می‌آوریم بخشی از روایات را نادیده بگیریم و یا آنها را با چیزهای دیگر جایگزین کنیم، به نظر شما بعد از مدتی نخواهند گفت:

بس که فزودند بر او بال و پر

گر تو ببینی نشناسی دگر؟

اما استاد بزرگوار ما ـ حضرت آیت الله مددی ـ می‌فرمایند: اولاً عقل قادر به درک ملاکات احکام نیست، ثانیاً اگر هم بتواند چنین کند، قادر به احاطه‌پیداکردن بر همۀ جهات نیست، و ثالثاً اگر بر فرض بتواند از این مرحله هم عبور کند، نمی‌تواند از جهاتی که معارض با این جهات هستند سردرآورد. خب، ناراحت نباشید. باید مثل این نگارندۀ بی‌کار درس بروید و مرد ببینید. آخر، نه هرکه سر بتراشد قلندری داند.

6) راستی تابستان که توفیق داشتیم و مانند آواره‌های روهیگنیایی در گوشۀ یکی از میدان‌های قم درس می‌گفتیم، دو ساعتِ صبح در خنکای هوا عالی سپری می‌شد؛ ولی امان از دو ساعتِ عصر که نفسم گاه از هُرم هوا می‌گرفت و بلافاصله یاد بزرگانی می‌افتادم که الآن در وِسف و دماوند و کهک و... تشریف دارند و با شروع درس‌ها خواهند فرمود: تعطیلات حوزه‌ها زیاد است. به نظرم برخی این‌جا را با کودکستان و دبستان اشتباه گرفته‌اند. خود جنابعالی در دورۀ دکتری هفته‌ای چند ساعت سر کلاس می‌رفتید؟

7) و...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

حوزه و حوزویان :: دروس استاد عرفانیان