قطع (57)
بحث اوّلی که مطرح کردیم این بود که مرحوم شیخ فرمود: «اعلم أنّ المکلّف إذا التفت إلی حکم شرعیّ» و عرض کردیم: در عدّهای از کتب آمده که مراد از حکم حکم فعلی است. مرحوم آقای خویی اشکال کردهاند و عرض کردیم: اینکه مراد از حکم حکم فعلی است در مثل «کفایه» آمده.
ما بهمناسبت فعلیّت، چون متأسّفانه کلمۀ فعلیّت در اصطلاحات اصحاب متأخّر ما مقداری نامفهوم شده توضیحی در معنای فعلیّت دادیم و 4 معنا برای فعلیّت و مرحلۀ فعلیّت حکم عرض کردیم و در تقسیمبندی حکم عرض کردیم: حکم بعد از مقام جعل و انشا یک مرحلۀ فعلیّت و یک مرحلۀ تنجّز و یک مرحلۀ امتثال دارد. در این تقسیمبندی به این مناسبت کلمۀ فعلیّت را مطرح و عرض کردیم: فعلیّت اصطلاحات مختلفی دارد:
1. مثل مرحوم آقای خویی به تبع استادشان مرحوم آقای نایینی فعلیّت را بهمعنای فعلیّت موضوع میدانند. مثلاً الآن که ظهر نشده حکم وجوب نماز ظهر هست، امّا این حکم را فعلی نمیدانند، انشایی میدانند. وقتی ظهر و زوال شد، آن وقت حکم فعلی میشود.
عرض کردیم: این اصطلاح خیلی فنّی نیست؛ چون این فعلیّت در مقام امتثال تأثیر دارد و به درد تفسیر قانونی نمیخورد.
2. یک فعلیّت هم ظاهر «کفایه» است و چون شاگرد ایشان آقای بروجردی هم همین را آورده احتمالاً مرادشان همین باشد: مراد از حکم فعلی در مقابل انشایی صرف ـ مثل اوامر امتحانی، یا اوامری که برای تهکّم و تهدید و مثل "ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ" ـ باشد. گفته: اینها فعلی نیستند، انشایی صرف هستند. فعلی را انشاء حکم به داعی بعث و زجر و انشائی را انشاء حکم لا بداعی بعث و زجر تصویر کرده.
به این مناسبت چهار مرتبۀ حکم را که مرحوم صاحب «کفایه» دارد (حکم اقتضایی، حکم انشایی و حکم فعلی و حکم منجّز) توضیح داده و عرض کردیم: انصافاً این تقسیمی که مرحوم صاحب «کفایه» دارد تقسیم فنّی و درستی نیست. اشکالاتی هم از مرحوم آقای خویی و هم از مرحوم آقای بروجردی بر این تقسیم نقل کردیم و انصافاً این اشکالات وارد است؛ یعنی: مثلاً ما حکم اقتضایی نداریم. مراحل اقتضای حکم است. حکم همان جعل است و بقیّه یا بهاصطلاح مبادی حکم است و یا مراحل متأخّر از حکم که توضیحش داده شد.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج اصول، 3/ 2/ 1390)
اصول
قطع
حجیت قطع
جمعبندی بحث فعلیت حکم