دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

معاملات

چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۳۴

1.  آنچه در قرآن در مورد بیع و مکاسب داریم آیات زیادی نیست. البتّه در کلّ معاملات آیات زیادی در قرآن وجود ندارد(1) ، چه رسد به آنها که درخصوص بیع است. شاید مثلاً مهم‌ترین آیه‌ای که در سنخ معاملات داریم راجع به دَین و نوشتن آن باشد - که البتّه مربوط به بیع نیست. در بحث بیع موضوعی که نسبتاً روی آن بیش‌تر تأکید شده رباست که حدود سه طایفه از آیات مریوط به آن است.  اوّلین آیاتی که در ربا داریم از سال چهارم هجرت است و مورد بعد احتمالاً در سال 7 و 8 هجرت و آخرین آن مربوط به سال 10 هجرت است. دربارۀ سایر معاوضات آیات مفصّلی به چشم نمی‌خورد، بلکه تنها  مثل « أَوْفُوا بِالْعُقُودِ »(2) و « أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ »(3) را داریم.

2.   نکتۀ دیگر این‌که در عدّه‌ای از احکام گاهی  5 تا 8 آیه مربوط به فروع یک مسئله است؛ مثلاً سورۀ طلاق از ابتدا که با «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ» آغاز می‌شود تا چند آیه در بیان همین فروع طلاق است، امّا در باب مکاسب چنین چیزی نداریم و این هم جزء عجایب است. در سایر موارد نیز چنین وضعی حکم‌فرماست؛ مثل آیۀ دیه («وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا»(4)) که تمام آن در بیان تفاصیل انواع دیه است، ولی در قرآن به استثنای آیات ربا - که گاهی 2 یا 3 آیه پشت سر هم هستند- در معاملات چنین چیزی نداریم و تازه باز هم در یک جا نیستند.

3.  شاید چون قسمت زیادی از معاملات مبتنی بر سیرۀ عقلا و روش‌های عقلایی بوده، شارع نیازی به آوردن جزئیّات ندیده و تنها کلّیّات را به صورت قانون اساسی آورده، برخلاف مثل دیه یا نکاح یا طلاق و یا عدّه که احکام تأسیسی هستند و باید شارع آنها را جعل کند. احتمال دیگر این‌که شاید بنا بوده خصوصیّات معاملات بیش‌تر با سنّت بیان شود، نه با کتاب؛ مثلاً در کتاب آمده «ِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ»(5) و در سنّت گفته شده: بیع غرر و بیع حصی باطل است(6) ، که به اعتقاد ما احتمال دوم از رجحان بیش‌تری برخوردار است.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 28/ 8/ 1384)

...........................................................................................................................

(1) مثل «لِمَنْ جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَأَنَا بِهِ زَعِیمٌ» [سورۀ یوسف، آیۀ 72 ] که دربارۀ جعاله تنها همین آیه ذکر شده.

(2) سورۀ مائده، آیۀ 1.

(3) سورۀ بقره، آیۀ 275.

(4) سورۀ نساء ، آیۀ 92.

(5) سورۀ نساء، آیۀ 29.

(6) مسند أحمد، ج 2، ص 376؛ صحیح مسلم، ج 5، ص 3؛ سنن الترمذی، ج 2، ص 349، ش 1248؛ وسائل الشیعة (الإسلامیة)، ج 12، ص 330، ح 3.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

معاملات :: دروس استاد عرفانیان