دست نوشته های استاد... (2)
نوشته شده در تاریخ 22 مرداد 1398.
در این دو سه هفته، واژگونی خودرو را داشتم که از میانۀ راه دیار باقی دیپورت شدم و توفیق ادامۀ مسیر را پیدا نکردم. در همین گیرودار پیامک صوتیای دریافت کردم که: جناب آقای عرفانیان! از شما توقع نداشتیم و... . خب، اولین تصورم این بود که حضرت عزرائیل یا یکی دیگر از نیروهای ارزشی دستگاه الهی است که با دیدن پروندۀ سراسر تباهم اینها را فرموده، اما وقتی بقیۀ فایل را شنیدم خاطرم جمع شد. بله، یکی از دوستان بودند که از متون تنظیمی شکایت داشتند و ظاهراٌ فارسی بودن متون هم کمکی به حل قضایا نکرده بود. از جمله این که چرا گاهی چند مطلب بیربط پشت سر هم آمده و شماره خورده. خب، تمام توان نداشتهام را جمع کردم و با هزار سلام و صلوات به ذهنم رسید که: گاهی ابتدا مقدمۀ مختصری میآوریم و بعد چند مطلب. این متون طبعاً حول و حوش یک محورند. گاهی هم چند مطلب مستقل، بی هیچ مقدمهای، پشت سر هم و با شماره آورده میشوند که ربطی به هم ندارند. اینها مشهودند و گمان نمیکردم برای کسی مخفی باشند. سرور عزیزمان از این هم شاکی بودند که چرا متون تنظیمی از درسهای استاد آیتالله مددی گاهی نامفهوماند. خب، برای این کمترین این طور نیستند و چون عمد دارم تا جایی که ممکن است در مطالب ایشان تصرفی نکنم، ناچارم به همان فرمایشات ایشان اکتفا کنم. انشاءالله حضرات رفقا هم کمی همت فرموده و استعدادهای خدادادی را به کار خواهند گرفت تا مطالب خوب جا بیفتند.