دوستی بسیار عزیز
(با نام مستعار 133) (1) برایم
به مناسبت ایام شعری فرستادهاند که ینکشف توفیق الهی یارشان بوده و حاصل شیر پاکی
است که خوردهاند:
شتر سوار جمل را چو آیدت بریاد/
بگو: به روح کثیفش هزار لعنت باد
همان مگس که به سیمرغ کَلّ و
زحمت بود/ و در مقابل شیر ژیان، علی اِستاد
همان که رحمت حق آرزوی مرگش
داشت/ بریده باد دو دستش که بر نبی سم داد
اگر سؤال بپرسی که: او کجا؟
ابلیس؟/ دهم جواب که: بودش هزار بار اُستاد
ضعیفهای که به قاطر سوار بود
این بار/ هدف گرفت به تیرش تن پیمبرزاد
ز جسم پاک غریب مدینه در آن
روز/ نه یک، نه دو، که کشیدند تیر تا هفتاد
شنید تا که به فرق امیر ضربت
خورد/ ز شوق سجدهکنان بر روی زمین افتاد
زنی که اسم غلامش عوض شد آن
روز و/ به نام قاتل مولا ز کینه نام نهاد
نگو که: مادر ما اینچنین زنی
باشد/ خدیجه مادر ما شیعههاست ـ روحش شاد ـ
به گوش من پدرم گفته دشمنش
باشم/ هزار مرتبه هر روز خانهاش آباد
شتر سوار جمل را چو آیدت بر یاد/
بگو: به روح کثیفش هزار لعنت باد
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.