دست نوشته های استاد... (114)
1. چند سال قبل عند التجرد یک شب جوانی میهمانم بود که دیده بودم در جلسات مذهبی مداحی و ذکر مصائب اهل بیت میکند. همین طور که صحبت گل انداخته بود و از هردری سخنی میگفتیم درخواست کرد که: اگر ممکن است 10 ـ 12 قاعدۀ فقهی به من یاد دهید.
البته منظورش قواعد فقهیه در مقابل مسئلۀ فرعیه و مسئلۀ اصولیه نبود، بلکه لابد چیزی شنیده بود و واضح بود دنبال چند راهکار کلی است که بتواند با آنها مثلاً ردّ الفرع الی الاصل و... و خلاصه، اجتهاد کند. ترس غریبی سراغم آمد و خودم را به گیجبازی زدم.
2. یک بار یکی از رفقا پرسیدند: «غسل جمعه بعد از اذان ظهر، کفایت از وضو میکند. درسته؟؟» و عرض کردم: «قبلش هم کفایت نمیکند علی المشهور». و ایشان: «عه» و باران اسامی اعاظم بود که بر سرم بارید. بنده هم: «گفتم: علی المشهور. این که شما فرمودید فتوای آقای خویی و شاگردان ایشان و برخی دیگر است».
3. اگر ملاحظه فرموده باشید ایشان توضیح مفصلی دادهاند که: صحیحۀ محمّد بن مسلم از امام ابوجعفر ـ علیه السلام ـ (قال: الغسل یجزئ عن الوضوء، وأیّ وضوء أطهر من الغسل؟!) دلالت بر این میکند که طبیعت غسل مجزی از وضو است، وهرچند بعضی از فقها ـ قدّس اللّه أسرارهم ـ آن را بر غسل جنابت حمل فرمودهاند، اما گذشته از اینکه این کار تقیید بیدلیل اطلاق روایت است، با ظاهر تعلیل دیگری که مطلق غسل را اطهر از وضو دانسته ـ نه خصوص غسل جنابة ـ سازگار نیست و... [شرح العروة الوثقى، الطهارة (موسوعة الإمام الخوئی)، تقریر بحث السید الخوئی للغروی، ج 7، ص 407]. همین فقه و اصول رایج دیگر!!!
4. اما حضرت استاد بزرگوار آیت الله مددی همچون اعاظمی دیگر معتقدند غیر از غسل جنابت هیچ غسلی مکفی از وضو نیست. دلیل جناب استاد آن است که نمیتوان زیر بار تعبیر «وأیّ وضوء أنقى من الغسل وأبلغ؟!» رفت؛ که هم صحبت نظافت و نزاهت نیست و هم اگر ملاک حصولِ این خصوصیت باشد باید هر نوع شستشویی که نقاوت بیشتری بیاورد مجزی و مکفی باشد. تنها تعبیر «أیّ وضوء أطهر من الغسل؟!» میماند که با روایت «عن محمد بن مسلم، قال: قلت لأبی جعفر ـ علیه السلام ـ: إن أهل الکوفة یروون عن علی ـ علیه السلام ـ أنه کان یأمر بالوضوء قبل الغسل من الجنابة. قال: کذبوا على علی ـ علیه السلام ـ، ما وجدوا ذلک فی کتاب علی ـ علیه السلام ـ، قال الله تعالى: "وَإِنْ کُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا"»، و دقت در آیات قرآن تکلیف روشن خواهد شد.
توضیح اینکه: آیۀ شریفۀ "وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا" [سورۀ نساء، آیۀ 43] نشان میدهد مراد از طهارت در "وَإِنْ کُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا" [سورۀ مائده، آیۀ 6] نه هر طهارتی، بلکه غسل است (شافعی میگوید: «فأبان أن طهارة الجنب الغسل دون الوضوء» [الرسالة، ص 162/ 450]) و با حصول این طهارت با غسل، دیگر وضو میخواهد چه کند؟! از این گذشته غسل حدثی را که در اثر جنابت به وجود آمده برمیدارد و در بقیۀ اغسال (مثل غسل جمعه) قبل از آنها حدثی نبوده که با آن غسل برداشته شود.
5. این را هم بنده اضافه کنم که چهطور با بودن حدیث فوق صریحی مانند «محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیى وغیره، عن محمد بن أحمد، عن یعقوب بن یزید، عن ابن أبی عمیر، عن رجل، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ، قال: کل غسل قبله وضوء إلا غسل الجنابة» ادعا شده که «این کار تقیید بیدلیل اطلاق روایت (أیّ وضوء أطهر من الغسل؟!) است».