دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

دست نوشته های استاد... (136)

يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۹، ۱۳:۵۸

1. دوستانی که گاهی سؤال می‌کنند: «حضرات آقایان... دوشنبه را عید اعلام کرده‌اند. دلیل این اختلاف چیه واقعاً؟ یعنی اینا (حضرات دیگر) بدون این که ماه رو ببینن عید اعلام می‌کنن؟» بالاخره حق دارند. متون تنظیمی این کمترین را نخوانده و از چند و چون کار بی‌خبرند، اما شما یقیناً با خواندن این متون دیگر خوب می‌دانید که دربارۀ ماه قمری حضور و وجود ماه در یک جا و یک بلد (فلان منطقه) مهم نیست، بلکه مهم دیدن ماه است،(1) و گرنه یادم هست اواخر همان لیسانس رقیقی که گرفتم دستگاهی به نام CCD آمده بود که حتی اگر یک فوتون هم از منبع مورد نظر دریافت می‌کرد آن را می‌دید. از قضا محاسبات نجومی حتی هزار سال قبل از اسلام (در چین و امثال آن که تقویمشان قمری است) دقیقاً اول ماه را نشان می‌داد، ولی شرعاً اعتبار نداشت. در این باره حدیث صریحی هم هست که فعلاً نیازی به ذکر آن نیست. راجع به حیض هم در یکی از یادداشت‌ها عرض کردم: از نظر پزشکی حیض حتی یک لحظه هم ممکن است، اما شارع مقدس حیضی را که کمتر از 3 روز باشد منشا آثار شرعی ندانسته.

خلاصه این‌که:

الف. نکته‌ همین است که: حضور ماه مهم نیست. دیدنش مهم است و اعتبار و اثر شرعی دارد.

ب. اتفاقاً آنها که دوشنبه را عید اعلام فرمود‌ه‌اند ـ باز بر اساس ادله ـ 30 روز از ابتدای رمضان را شمرده و روز بعدش را عید اعلام کرده‌اند.

2.  فرموده‌اند: «میخاستم ببینم جناب استاد اصل علت و معلول رو چگونه ثابت میکنند در حالی که فیزیک مکانیک کوانتوم و نسبیت عام ثابت کرده است این اصل باطله چون اشیائی هستند که بدون علتند و ن ازلی اند ون ابدی» و «استاد سؤالات در این مواردو جواب میدن؟».

اولاً که اگر چیزی را بدانم و مشکلی از عزیزی حل کند یقین بدانند که دریغ نخواهم کرد.

ثانیاً بنده که پیر شده‌ام، اما این دوستمان حتماً اصل صفرم ترمودینامیک را (اگر اشتباه نکرده باشم) در خاطر دارند که بر اساس آن حرارت از جسم گرم‌تر به جسم سردتر منتقل می‌شود. با قبول این اصل باید حتماً حادث بودن و ازلی نبودن عالم ماده را بپذیریم؛ که اگر ازلی بود دیگر شاهد هیچ انتقال حرارتی نمی‌بودیم. 

ثالثاً: چنان که ملاحظه فرمودید اینها که فرمودند ثابت نشده، اما سؤال اصلی این است که اگر مثلاً انیشتین و ماکس پلانگ اعلام کردند 5 = 2*2 این دوستمان و همۀ دوستان دیگر چه خواهند کرد؟! اینها چون خلاف بداهت عقلی هستن مردودند.

جداٌ اگر مادر انیشتین یا ماکس پلانگ در جواب شوهرشان که: «چه‌طور سر آلبرت (یا ماکس) حامله شدی؟!» می‌گفت: «همین طوری» (خودبه‌خود و بدون نیاز به علت)، آیا این شوهر عوام ابتدا و انتهای این زن قاچاق‌فروش (رویم به دیوار: اول و آخر زنش) را بی هیچ علتی یکی نمی‌کرد؟؟؟!!! عجیب است که اینها را در زندگی شخصی روا نمی‌داریم، اما چون دیوار خانۀ خدا از همه کوتاه‌تر است از نسبت دادن اینها به خدا ابایی نداریم. کاش این متفکران صغیر و کبیر برای دلگرمی در طول تاریخ بشر و حتی پیش از آن یک مورد از همان اشیاء ـ به قول خودشان ـ بی‌علت را مثال می‌آوردند تا سر بی‌صاحب نتراشیم.

راستی قدیم‌ترها که هنوز این گزین‌گویه‌ها مد نشده بود و «کلمات قصار» رسم بود جمله‌ای از انیشتین نقل می‌شد که (به نظرم): «خدا اهل تاس‌بازی نیست» (یعنی «صُدفه» و... در کار خدا راه ندارد).

 

 

پانوشت:

(1) باز کسی برندارد با فیگور یک فیلسوف تمام عیار اشکال کند که: «خب، دیدن دیدن است، چه با چشم مسلح و چه غیرمسلح» و: «چه‌طور اگر یکی با تلسکوپ ببیند کسی در کرۀ ماه زد و دیگری را کشت می‌تواند بگوید: خودم دیدم فلانی بهمان را کشت؟! خب، این جا هم خودش ماه را دیده». در آن متن ملاحظه فرمودید که دیدن یک و دو نفر در یک جا مشکل را برای جاهای دیگر حل نمی‌کند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

دست نوشته های استاد... (136) :: دروس استاد عرفانیان