دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

دست نوشته های استاد... (138)

دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۹، ۱۶:۵۹
1. دو سه روزی است تلگرامم بالا نمی‌آید و فعلاً دارم با یکی از این تلگرام‌های بی‌اصل‌و‌نسب تماس می‌گیرم. البته در بیابان لنگه‌کفش هم نعمتی است.

2. این چند روزه امام رضا (علیه السلام) طلبیدند و هرچند هرجای دنیا هم باشیم خود را سر سفرۀ اهل بیت ـ علیهم السلام ـ می‌بینیم، اما ظاهراً به مضجع شریفشان نزدیک‌تر شده‌ایم و دیگر از خدا چه می‌خواهیم؟! امروز مخصوصاً یک زیارت «امین الله» به نیابت از همۀ مخاطبان عزیز خواندم. خداوند از همگی شما قبول کند. این را عرض کردم تا هم به این بهانه اهمیت زیارت «امین الله» و زیارت «جامعه» را یادآوری کنم ـ که این دومی یک دور معارف ناب شیعی را در خود دارد و تکلیفمان را با دوست و دشمن اهل بیت (علیهم السلام) روشن می‌کند ـ و هم این‌که عرض کنم: ما در لحظات خوش زندگی به یاد شما هستیم. شما هم هروقت خودتان را به آن بالاها وصل دیدید،

اگر یادتان بود و باران گرفت/ دعایی به حال بیابان کنید

3. خب، حتماً در فایل‌ها این شعر را از این کمترین شنیده‌اید که:

چه خوش بُوَد که برآید به یک کرشمه دو کار/ زیارت شه عبد العظیم و دیدن یار

این چند روزه بختم گفته و صبح‌ها بعد از نماز صبح در رکاب حضرت استاد موسوی تهرانی ـ که از قضا ایشان هم برای زیارت و عتبه‌بوسی مشهد تشریف دارند ـ حرم مشرف می‌شویم، شاید امام رئوف (علیه السلام) به آبروی این مرد «ولا تُعرِض بوجهک الکریم عنّی» شوند و دستمان را رها نفرمایند.

4. یادم هست گاهی با شدت و حدّت می‌فرمودند: وقتی لشکر اشرار می‌خواستند کار را با امام حسین (علیه السلام) یکسره کنند امام (علیه السلام) در یکی از صحبت‌ها برای اتمام حجت فرمودند: «آخر جرم من چیست که با من چنین می‌کنید؟ آیا حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کرده‌ام؟!». بعد هم چون عالم‌اند و کاربلد، نتایج خوبی می‌گرفتند.

5. من که خدا گواه است آن قدر بی‌هنرم که در زندگی ـ خدا را شکر ـ به جایی نرسیدم و چیزی هم نفهمیدم. از این حرف‌های خوب‌خوب هم بلد نیستم تحویل دهم، اما تصمیم گرفته‌ام اگر خدا توفیق داد دوباره شروع کنم به درس خواندن و «امثله» و «صرف میر» درس گرفتن؛ چون بر اساس هرچه تا این جا خواند‌ه‌ام ربا حرام بوده، و اصلاً درس خواندن هم نمی‌خواهد؛ چون صریح کلام الهی است که: "أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا" [سورۀ بقره، آیۀ 275]. حالا از افرادی که مثلاً اجتهاد و دکترای فلان و بهمان دارند صحبت وام یک میلیون تومانی با سود 12% می‌شنوم (این البته غیر از سود وام‌های بانکی است که همه تا خرخره توی لجن‌زارش فرورفته‌اند و وقتی کسی اندک اعتراضی می‌کند کارمندان بانک برای ولی‌نعمتشان چه پستانی به تنور می‌چسبانند!!!). چون هرچه فکر می‌کنم عقلم قد نمی‌دهد و در این چند روزه هم کسی چیزی نگفته، به‌نظرم تنها راهش همین است که عزیزان لطف کنند و هر کدام تدریس یکی از دروس را برای بنده به عهده بگیرند. خدا را چه دیدید؟! شاید ما هم دم رفتن چیزی شدیم.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

دست نوشته های استاد... (138) :: دروس استاد عرفانیان