دست نوشته های استاد... (110)
1. گاهی از ارادت خودم به مرحوم آیتالله شیخ محمدصادق سعیدی کاشمری (زادۀ ۱۳۱۲ و درگذشتۀ ۱۳۷۵ خورشیدی) از علما، محققان، مفسران و لغتشناسان معاصر خراسان خدمتتان گفتهام.
وی در روستای فُرشه (از توابع کاشمر) زاده و از کودکی تا سن سیزده سالگی، خواندن و نوشتن، خواندن قرآن، حفظ ادعیۀ مأثور، «نصاب الصبیان» و قدری از علم صرف و نحو را در زادگاه فراگرفت و سپس جهت ادامه تحصیل نزد برادر بزرگش به کاشمر هجرت نمود.
از سال ۱۳۲۵ طی مدت ده سال اقامت در کاشمر به فراگیری ادبیات و سطوح کامل فقه و اصول پرداخت. علاوه بر آن، علوم جدید ـ همچون فیزیک، شیمی، جبر، هندسه و مثلثات ـ را تا حد دیپلم متوسطه فراگرفت. در همین مدت نیز به تدریس ادبیات و علوم جدید پرداخت و سپس از سوی آیتالله امامی نوری، ریاست حوزه علمیۀ کاشمر راهی نجف شد.
از سال ۱۳۳۵ طی مدت هشت سال اقامت در نجف اشرف از محضر سید ابوالقاسم خویی خارج فقه و اصول و در نزد سید عبدالأعلی سبزواری تفسیر را فراگرفت. همچنین از محضر میرزا باقر زنجانی و علامه فانی اصفهانی نیز بهره برده و در همین مدت از آقابزرگ تهرانی اجازه روایی میگیرد. سپس برای تجدید دیدار به دیار خود بازمیگردد و به اصرار آیت الله امامی نوری در کاشمر ماندگار میشود.
از سال ۱۳۴۳ طی مدت نوزده سال اقامت در کاشمر، تدریس تفسیر را به عنوان اشتغال اصلی برمیگزیند و تا پایان عمر به آن متعهد میماند. حضور وی هر سه مدرسه علمیۀ کاشمر را رونقی تازه میبخشد. در این مدت علاوه بر پرداختن به امور علمی و نگارشی، حدود سی بنای خیریه، اعم از مسجد، مدرسه، حسینیه، درمانگاه و صندوق قرض الحسنه میسازد. سپس برای همیشه به مشهد هجرت میکند (شاید هم: هجرت داده میشود!).
از سال ۱۳۶۲ طی مدت سیزده سال اقامت در مشهد که تا پایان عمر خویش ادامه داشت، به تدریس «رسائل» و «مکاسب» و «کفایه» و این اواخر درس خارج در کنار تفسیر پرداخت (اعلامیۀ اولین درس خارج فقه ایشان، «قضاء الصلاة علی الولیّ»، را خودم درِ مدارس علمیه چسباندم) که مورد توجه طلاب جوان قرار گرفت. وی بنیانگذار مدرسه علمیۀ امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ میباشد.
2. زمانی که ایشان بعد از مراجعت از نجف اشرف در شهر کاشمر اقامت گزید و ادارۀ مدارس علمیۀ کاشمر را بر عهده گرفت به فرمودۀ پسر ارشدش آقای دکتر جعفر سعیدی پنجشنبهها و جمعهها اقدام به برگزاری کلاسهای خوشنویسی و آموزش «گلستان سعدی» و برخی کتب دیگر به طلاب کرد و نتیجه تربیت طلبههایی شد که هم خطی خوش داشتند و هم انشایی دلپذیر.
3. عزیز دلی برای استادمان جناب آقای زمانی نوشتهاند: «سلام این پیام ها و حرف های بی سر و ته توی کانال حرفای کیه؟ چرا موضوع خواستی نداره انگار داره با باجناقش روی بول نشسته و حرف میزنه اون هن از هر دری».
4. ما که مانند پدر و مادریم و توهینی هم اگر باشد به دل نمیگیریم، اما کاش رفقا قدری کتاب بخوانند تا فحشنامههایشان هم آبرومند باشد. من الآن این را به که نشان دهم؟ اگر هم کیبوردشان مشکل دارد آن را هم برطرف کنند تا طرف مقابل قبل از اینکه از اهانتها مثلاً متنبه شود، از فرط خنده دلدرد نگیرد.