دست نوشته های استاد... (107)
1. جلال آل احمد میگفت: اولین خواننده و منتقد داستانها و نوشتههای من همسرم سیمین دانشور است و مهمترین اشکالش هم همیشه همین است که: صاف توی شکم مطلب میروی؛ یعنی بدون مقدمهچینی حرف آخر را همان اول میگویی و... .
2. بله، تشبیب، نسیب و یا تغزل (بیتی که در ابتدای قصیدهها سروده میشود تا پس از آن به هدف اصلی قصیده پرداخته شود) هم برای همین بود که صاف توی شکم مطلب نروند. (1)
3. ادعا شده که حتّى در محاورات عادی هم افراد بیمقدمه سروقت مقصود اصلی خود نمیروند، چه رسد به اینکه بخواهند با پادشاه و یا بزرگی سخن بگویند. بنابراین اگر قصدشان مدح و بیان فضائل او باشد بهعنوان مقدمه رو به تغزّل میآورند؛ که لطافت زیادی دارد و جان را به طرب میآورد.
4. شعرا حتی بیآنکه با منعی مواجه شوند مدائح پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آل پاک ایشان را با همین ترتیب آغاز میکردند. اما دعبل ـ چنان که نیشابوری در «روضة الواعظین» آورده ـ مطلع قصیدهاش را در محضر امام رضا (علیه السلام) نیاورده و با عبارت «مدارس آیات» شروع کرده و در پاسخ به پرسشی در این باره گفته: از امام علی بن موسى (علیه السلام) حیا کردم که با تشبیب آغاز کنم. (2)
5. دومین دورۀ «مطول» ـ که تقریباً در طی یک تابستان و روزانه 4 جلسه گفته شد ـ توفیق داشتیم با رفقا این قصیده را حفظ کنیم و امروز متاسفانه مانند بسیاری از معلومات ذیقیمتم فراموش شده. شما اگر توفیق حفظش را پیدا کردید گنجینهای است. مخصوصاً این بیت:
أرى فیأهم فی غیرهم متقسّماً/ وأیدیهم من فیئهم صفرات
که داستان بسیار زیبایی دارد و مجالی دیگر میطلبد.
پانوشت:
(1) «تشبیب» در لغت یاد ایام جوانی کردن است و «نسیب» در لغت غزل گفتن و شرح احوال عاشق و معشوق را بیان داشتن. «تشبیب» و «نسیب» در اصطلاح غزلی را گویند که شاعر مقدمۀ قصیدۀ خویش کند و در آن به ذکر و وصف طبیعت و احوال عاشق و معشوق یا کامرانیها و لذایذ ایام جوانی بپردازد. شاعر پس از این مقدمه با بیت گریزگاه به موضوع اصلی می پردازد. تشبیب و نسیب را در اصطلاح «تغزّل» هم می گویند. (سیما داد/ فرهنگ اصطلاحات ادبی)
(2) روضة الواعظین، الفتال النیسابوری، ص 227 .