دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

دست نوشته های استاد... (125)

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۴:۱۶

1. کانال «صدغیها» مسابقه گذاشته و جوایز فرهنگی و از این حرف‌ها. لابد می‌فرمایید:

چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون شو/ رندی و خراباتی در عهد شباب اولی

اما انگار یادتان رفته:

روح پدرم شاد که می‌گفت به استاد:/ فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ

2. برایش نوشتم:

سلام جناب «صدغیها». این که خدمتتان تقدیم می‌کنم زیرخاکی است و خودم تقریباً 30 سال قبل حفظش کرده‌ام. گفتم: دست اهلش برسد تا پرورشش دهید و چیز خوب‌تری شود و در این زمانه که عشق کوچه‌بازاری شده و به لجنش کشیده‌اند دوباره آبش بکشید.

گفته‌اند: روزی اصمعی از جایی می‌گذشت دید جوان عاشقی روی سنگی نوشته:

أیا معشر العشّاق بالله نبّؤوا/ إذا حلّ عشق بالفتی کیف یصنع

برداشت نوشت:

یداوی هواه، ثمّ یکتم سرّه/ ویخضع فی جمیع الأُمور ویخشع

فردا که رد می‌شد دید نوشته:

کیف یداوی هواه والهوی قاتل الفتی؟!/ وفی کلّ یوم روحه یتقطّع

جواب نوشت:

فإن لم یجد صبراً لکتمان سرّه/ فلیس له شیء سوی الموت ینفع

و فردا دید جوانک این دو بیت را نوشته و همان جا جان داده:

سمعنا أطعنا ثمّ متنا فبلّغوا/ سلامی علی من کان للوصل یمنع

فها! أنا مطروح من الوجد هالکاً/ لعلّ إلهی یوم القیامة یجمع

3. خدایا! از جاهای دیگر بی‌خبرم، اما تو را به حق اولیاءت انسان‌های این گوشۀ عالم را چه شده که عشق و شور و سرمستی را از یاد برده و تنها و تنها به فکر ارضای مبتذل‌ترین غرایز خودند؟ مگر ما میراث‌دار کسانی نیستیم که می‌گفتند:

امشب مگر به وقت نمی‌خواند این خروس؟!/ عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس

4. شما که خودی هستید و می‌دانید چه می‌گویم. مبادا غریبه‌ای رد شود و گمان کند دارم بر طبل روابط غیرشرعی می‌کوبم! شهد الله مفتخرم که حلقۀ بندگی اربابی در گوشم است که فرمود: هر وقت به چهرۀ زهرایم می‌نگریستم خستگی از تنم به در می‌رفت. و در دنیا از عشق صمیمانۀ زن و شوهر بالاتر چه داریم؟

5. شب میلاد امام مجتبی (علیه السلام) است که گفته‌اند: مِطلاق بود و زنان بسیاری را طلاق گفت. خب، بحث‌های فنی و روایی و...اش به کنار. آخر شنونده هم باید عاقل باشد. یعنی در دامان پرمهر چنین مادری بزرگ شوی و مثلاً 500 زن را طلاق بگویی؟؟؟!!!

6. گفتم که برای عزیزی نوشتم: «هنوز روی تفکرات مشهور فعلی دارین سیر می‌کنین... و یکی از مهم‌ترین شواهد موافقت با کتاب و سنت است...». خب، این جا هم مگر خود اهل بیت مثلاً نفرمودند:

گفت پیغمبر: منه پا در فراق/ أبغض الأشیاء عندی الطلاق؟!

یعنی: مجتبی و برگزیدۀ الهی ـ پناه بر خدا ـ از این کمترین‌ها هم غافل بوده؟!

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

دست نوشته های استاد... (125) :: دروس استاد عرفانیان