دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

دست نوشته های استاد... (20)

پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۰۲:۴۰

در دو مطلب قبلی یکی از همراهان کانال، در پاسخ به یادداشت استاد، انتقادی را مطرح کردند و استاد نیز پاسخی را مرقوم فرمودند. در ادامه، ابتدا انتقاد آن دوست عزیز، و سپس پاسخ استاد را تقدیم می‌کنم.

............................................................................................................

[انتقاد یکی از همراهان کانال به این یادداشت استاد]:

با سلام و عرض ادب خدمت استاد فرزانه و دانشمند گرانقدر، جناب عرفانیان!

راجع به شخصیّت حسن بصری اختلاف است و اخیراً تحقیقات ارزنده‌ای پیرامون وی انجام شده است. مستدعی است بفرمایید که حضرتعالی این تحقیقات را از نظر گذرانده‌اید و سپس حکم به تبعیّت او از پدرش فرموده‌اید و یا خیر! اگر دیده‌اید که هیچ، ولی بدانید که بسیاری از مطالبی که به وی نسبت داده‌اند جعلی است؛ از جمله سرپیچیِ او از فرمان مولا امیرالمؤمنین در جنگ جمل. اگر هم ندیده‌اید بفرمایید تا برخی از این تحقیقات را خدمتتان ارسال کنیم. از این قبیل است تحقیقِ مفصّلِ استاد اکبر ثبوت در کتابی مستقل، و نیز چند مقاله و یادداشت متفرّقهٔ دیگر از سایرِ محقّقین.

اصولاً دربارهٔ شخصیّت‌هایی که دو جناح متقابل در مورد ارزیابیِ عملکردهای آنان وجود دارد، یکسویه سخن گفتن، و بدونِ هیچ اشاره‌ای به اختلافات موجود با شعر و شاعری مسأله را به پایان بردن، از ساحت علم و شأن مجامع علمی به دور است. حدّاقل حقیر که چنین خیال می‌کنم؛ اگر در اشتباه هستم بفرمایید تا استفاده کنیم.

به هر حال به سختی می‌توان «از این اختلاف در نقل چشم‌پوشی کرد» و انصافاً «اینکه خود حسن بصری جزء اسرای عین التمر بوده یا پدرش» تفاوت چندانی می‌کند!

............................................................................................................

[پاسخ استاد به انتقاد بالا]:

سلام و درود فراوان.

1. برعکس آنچه دوست و سرور عزیزمان فرموده‌اند، بنده ممنونم که رفقا ما و این یادداشت‌های گاه و بی‌گاه را قابل می‌دانند و حتی به شکل اعتراض چیزی ابراز می‌کنند. جدّاً در این زمانۀ قهر مطلق با مطالب دینی و فرهنگی، این سعادت را کجا می‌توان یافت که بخت یار انسان شود و اهل فضل او را به حساب بیاورند.

2. خودمانیم ها! این علامت «!» که بعد از نام این کمترین آورده‌اید، بنده را یاد حکایتی انداخت که بارها و بارها سر کلاس‌ها عرض کرده‌ام، که یکی داشت نان خشک می‌خورد و مدام «الحمدلله» می‌گفت. وقتی به او اعتراض کردند که یک نان خشک و خالی که این همه «الحمدلله» لازم ندارد، گفت: خدا خودش می‌داند دارم چه می‌گویم.

3. ضمن عرض احترام بسیار عرض می‌کنم: انتقادهای جناب مستطاب عالی در صورتی بر این کمترین وارد است که به‌اصطلاح در مقام بیان بوده باشم و بخواهم نفیاً و اثباتاً چیزی دربارۀ حسن بصری بگویم، در حالی که مخصوصاً در آن متن دوم، تمام سعی بنده بر این بوده که بگویم: در مطلب دیگری که ما در پی آن هستیم (این‌که برخی از اسرای عین التمر تاثیرات بسیاری در جامعۀ اسلامی به جا گذاشتند) این‌که حسن بصری خود مستقیم درگیر این واقعه بوده یا نه فرق چندانی نمی‌کند. البته یقیناً بهتر از بنده می‌دانید که حسن بصری در میان جامعۀ شیعی شخص خوش‌نامی نیست. به هر صورت، بار اصلی آن دو متن اسرای یادشده و تاثیر آنها بر عالم اسلام است و دیگر حسن و حسینش مهم نیستند.

4. قبول دارم که برای بیان این مقصود ادبیات بی‌طرفانه‌ای انتخاب نشده بود که اگر می‌دانستم در میان مخاطبان بزرگواری هستند که احیاناً تعلق خاطری به او دارند لحن کلام را عوض می‌کردم.

5. راستی تا یادم نرفته بپرسم: مگر پدر حسن بصری هم شخص اسم‌و‌رسم‌داری بوده؟! آخر، تا آن جا که من می‌دانم وقتی از کسی مثل این جا با عنوان «الحسن بن أبی الحسن البصری» یاد می‌شود یعنی پدرش معروفیتی نداشته و به‌ناچار با حرکتی دوری برای معرفی شخص دوباره به خودش ارجاع داده‌اند.

6. پیش‌تر دربارۀ حسن بصری در متنی آوردم: وقتی حسن بصری سال 39 هجری به بصره آمده و اصلاً به کوفه نیامده و امیر المؤمنین (علیه السلام) سال 37 برای جنگ جمل به بصره آمدند و دیگر هم نیامدند معلوم می‌شود اصلاً حسن بصری امیر المؤمنین (علیه السلام) را ندیده و حدیث «أنت سامریّ هذه الأمّة» و امثال آن علی‌رغم شهرت صحت ندارد. البته خود او با شیطنت خاصی تعبیر کرده و می‌گوید: «خطبنا علیّ بالبصرة» تا دروغ هم نگفته باشد. (حضرت آیت الله حاج سید احمد مددی، خارج فقه 29/ 7/ 1396)

7. یک بار هم در باب قاعدۀ «علی الید» عرض کردم: از قواعدی است که در فقه شیعه جا افتاده و بر آن ادعای اجماع شده. حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده که «علی الید ما أخذت حتّی تردّه [الانتصار: 317؛ السرائر 2: 437؛ المجموع 14: 227] ـ یا: تؤدّیه [مسند أحمد 5: 8؛ سنن الترمذیّ 2: 368 ـ 369/ 1284؛ المستدرک 2: 47؛ عوالی اللآلی 1: 224/ 106]ـ»؛ یعنی: دست انسان به هرچه که خورد ضامن است تا وقتی که آن را به صاحبش برگرداند. خب، طبعاً این‌که به‌مجرد خوردن دست انسان به یک چیز ضامن باشد بر خلاف قاعده است... . عرض کردیم: روایات «علی الید» در طرق اصحاب ما و از ائمه نیامده، مضافاً بر این‌که شواهدی اقامه کردیم که ائمه ـ علیهم السلام ـ آن را نفی کرده‌اند که خود بحث دیگری است. در طرق اهل سنت هم منحصر به حسن بصری از سمرة بن جندب است. سمره از خبیثان روزگار است که چند سالی در بصره ـ به‌نظرم از طرف زیاد بن ابیه ـ والی بود و عداوت شدیدی با خوارج داشت و کشتار زیادی از آنها می‌کرد. حسن بصری هم با تعبیر «حدثنی» از او روایت نمی‌کند. چون در بصره در نماز جمعه و یا در صحبتی که داشته گاهی هم می‌گفته: «سمعت عن رسول الله یقول»، لذا نقل حسن بصری از سمره مربوط به ایام امارت و خطبه‌ها یا صحبت‌هایی است که می‌کرده. در هر حال ایشان از سمره از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده: «علی الید ما أخذت حتّی تؤدّیه». تصادفاً در «مستدرک» حاکم دارد که خود حسن هم از این برگشت (قال قتادة: ثمّ نسی الحسن فقال: هو أمینک لا ضمان علیه؛ یعنی العاریة [سنن الترمذیّ 2: 369/ ذیل 1284؛ المستدرک 2: 47]). خنده‌دار این است که علمای شیعه برنگشتند، ولی خود حسن برگشت. ابتدا معتقد بود اگر عاریه پیش کسی بگذارید ضامن است، ولی بعداً از این حرف برگشت. ظاهراً «نسی» به‌معنای «تَرَکَ» است و حتی می‌گویند: «فنسی آدم» ("وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آَدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ" [طه: 115]) هم به‌معنای «تَرَکَ» است [الکافی 2: 8/ ضمن 1]. (درس خارج اصول 7. 12. 96)

8. در هر حال این بنده ـ اگر خدا قبول کند ـ شیعه‌ام، آن هم از آن شیعه‌های عوام. طبعاً کسی که در زمان حضور معصوم (علیه السلام) به خود اجازۀ عرضۀ اندام می‌دهد و... جایگاه چندان مقبولی در نظرم ندارد، هرچند برخی به خود زحمت داده و او را تطهیر کرده باشند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

دست نوشته های استاد... (20) :: دروس استاد عرفانیان