دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

دست نوشته های استاد... (92)

چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۰:۳۸

1. مرحوم مجلسی که در دهه‌های اخیر با بی‌مهری عجیبی ـ حتی در میان حوزویان ـ مواجه شده حدیث بسیار زیبایی از کتاب «دعائم الدین» نقل می‌فرماید که جای تامل فراوان دارد. «روی فی کتاب التنبیه عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) أنّه خطب فی یوم جمعة خطبة بلیغة فقال فی آخرها: أیها الناس، سبع مصائب عظام نعوذ بالله منها: عالمٌ زلَّ، وعابدٌ ملًّ، ومؤمنٌ خلًّ، ومؤتمنٌ غلًّ، وغنیٌّ أقلًّ، وعزیزٌ ذلًّ، وفقیرٌ اعتلًّ». [بحار الأنوار، ج 90، ص 376، ح 17]

2. فعلاً نفهمیدم منظور ایشان کدام کتاب است؟ اگر همان کتاب «دعائم الإسلام» قاضی نعمان مغربی باشد که فعلاً این حدیث ظاهراً در آن نیست. البته الآن جای بحث‌های این‌چنینی نیست و این مضمون حدیث یادشده است که خیلی من را گرفته. 7 مصیبت بزرگ که باید از آنها به خدا پناه برد: یکی عالمی که بلغزد، یکی عابدی که از عباداتش ملول و خسته و دل‌گیر شود و... . 

3. چند روز قبل به شوخی برای دوستی که مدتی است در کانال پربار خود ادلۀ تحلیل خمس را بررسی می‌کنند نوشتم: «بابا! به قرآن ما خمس نداریم. کمی از "کتاب النکاح" بگذارید دلمان باز شود» و بعد از کمی خوش و بش: «مشکل از کسانی است که چیزهایی را نصفه و نیمه یاد گرفته و از حوزه بیرون زده‌اند» و در واقع یکی از مصادیق این حدیث زیبا شده‌اند.

4. یک بار بعضی از رفقا گفتند: با دکتر بسیار محجوب و متدینی در یکی از بیمارستان‌های تهران رفیق بودیم که مدتی است شروع کرده به «إن قلت» کردن در خمس و بعضی مفاهیم مذهبی دیگر و اخیراً هم برایمان فایل صوتی‌ای از سخن‌رانی فرستاده و... . فایل را شنیدم. خدا گواه است سراسر رطب و یابس‌های آدمی بود که معلوم بود در حوزه هم درس چندانی نخوانده. همان سواد نصفه و نیمه‌ای که گاهی به رفقا عرض می‌کنم: مانند پول خرد ته جیب است که فقط اعصاب آدم را خرد می‌کند و به هیچ دردی نمی‌خورد.

البته چنین کسانی بر خلاف ما و شما که معمولاً تواضع می‌کنیم و هزارِ خود را یک هم نمایش نمی‌دهیم خوب بلدند فیگور بگیرند و یکِ خود را هزار نشان دهند، اما در این میان عوام الناس هستند که بازی می‌خورند و متاسفانه آبِ رفته را هم دیگر نمی‌توان به جوی بازگرداند.

5. خدایا توبه! خدایا توبه! همین‌ها را باید بر سر و چشم گذاشت. دیشب رفقا از کسی مطلبی فرستادند که چشم بازار علم و عمل را روشن کرده و خلاصه نتیجه گرفته بود:

«اگر مسلمین دلایل این مقاله را صحیح می‌دانند، می‌توانند با خیال راحت و بدون احساس گناه اقدام به خودارضایی کنند... . #نکته: اگر فرضا روایتی صحیح مبنی بر حرمت استمناء وجود داشت باز هم بی‌ارزش بود؛ چون روایات ظنی‌الصدور اند و بنا به آموزه‌های قرآن، مسلمین حق ندارند مبتنی بر ظن چیزی را حرام کنند خصوصاً تحریم مبتنی بر اخبار آحاد!».

بی‌اختیار نوشتم:

«بگو: آخر احمق! با "قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ... وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ * فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ" (به‌تحقیق رستگار شدند مؤمنان... و آنان که شرمگاه خود را نگه مى‌دارند، جز بر همسران یا کنیزان خویش، که در نزدیکى با آنان مورد ملامت قرار نمى‌گیرند، و کسانى که غیر از این دو بجویند از حد خویش تجاوز کرده‌اند) [سورۀ مؤمنون، آیۀ 1 ـ 7] چه می‌کنی؟».


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

دست نوشته های استاد... (92) :: دروس استاد عرفانیان