دست نوشته های استاد... (95)+عکس
1. روز جمعه است و از بچگیهایم به خاطر دارم که جمعهها مردهها هم آزادند. با اجازۀ شما امروز مطلب علمی تعطیل.
2. چند دهه مردم از مواد مخدر سنتی نالیدند و چه زندگیها که بر باد رفت. اما با آمدن مواد مخدر صنعتی همه تعریف معتادان سابق را میکنند و شاید هر کس این بیت را به زبان خودش میخواند که:
یا لیت جور بنی مروان دام لنا/ وعدل بنی عبّاس کان فی النار
دربارۀ عشق (و در واقع اطفاء غریزۀ جنسی) هم آن قدر رفتارهای کثیف و دون شأن انسانی میبینیم که ناخودآگاه همه یاد لیلی و مجنون و امثال این دو میافتند و آرزو میکنند همه چیز به حالت نرمال گذشته درآید. از همۀ اینها بدتر اصراری است که خود آنها که "زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ" (شیطان کردارشان را در نظرشان بیاراست) [سورۀ نحل، آیۀ 63 و...] در تئوریزه کردن رفتارشان دارند و سعی میکنند برای این رفتارهای غیرنرمال مبانی علمی و اخلاقی و... جفتوجور کنند.
3. این را بارها سر درسها برای رفقا گفتهام که حتی در زمان کودکی ما هم عاشقانی پیدا میشدند که از فرط عشق کارشان به بیماریهای حاد میکشید و اصلاً یکی را به خاطر دارم که در خانه درون اتاقی با پردههای همیشه آویخته نگه داشته میشد، نه مثل امروز که جوانک به خاطر زیدش خودکشی میکند و وقتی به بیمارستان میبرندش آن جا با پرستار شمارۀ تلفن رد و بدل میکنند. این تازه حالت مطلوبی است و اجازه دهید از رابطه با جنس موافق و هزار و یک کثافتکاری دیگر صحبت نکنم که جز کدورت روحی ثمر دیگری ندارد. چنان که عرض کردم: بدتر از اصل این قضیه تلاشی است که در کتب روانشناسی و غیر آن برای طبیعی نشان دادن این انحرافات صورت میگیرد.
4. نقداً چند تصویر عشقولانۀ دیگر! حالا دیگر قداست کسی گل نکند که "إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَةِ" (کسانى که دوست دارند که زشتکارى در میان آنان که ایمان آوردهاند شیوع پیدا کند براىشان در دنیا و آخرت عذابى پردرد خواهد بود) [سورۀ نور، آیۀ 19]. شما دلتان را پاک کنید و اینها را با عیال محترمان ببینید و تنها و تنها به او عشق بورزید. البته خودتان خوب میدانید که یک همسر متدین و بساز جای همۀ نداشتهها را در زندگی پر میکند.
خدایا من نسبت به او خیلی حسودم
او را در چشم دیگران شکل گاو کن!
منبع: کانال صدغیها
تنسی کأنک لم تکن
فراموش خواهی شد؛ طوری که انگار هرگز نبودهای
بخشی از قصیده «تنسی» سرودهٔ محمود درویش که روی دست بازیکن استقلال نوشته شده است.
منبع: کانال صدغیها
مامانم بهت سلام میرسونه و میگه لپاتو به ما بده مربای گیلاس درست کنیم!
منبع: کانال صدغیها
همینجور خجالت بکش تا وقتی که یکی که خجالتی نیست بیاد منو ازت بگیره کرهخر!
منبع: کانال صدغیها
گواهی میدهم که یکبار عاشقت شدم و هنوز هم...
غادة السمان
- دیوارنوشتهای در دانشگاه آزاد اسلامی شیراز!
منبع: کانال صدغیها
- چطوری؟!
+ مثل عراق... تو چطور؟!
منبع: کانال صدغیها
اونهایی که عکسها رو نبوسیدن، «عاشق» نشدن...
منبع: کانال صدغیها
اگه توی مدارس به ما یاد میدادن آدم چه جوری باید سر حرف رو با محبوبش باز کنه بهتر از «اعراب کلماتی که زیر آن ها خط کشیده شده را بنویسید» نبود؟!
منبع: کانال صدغیها