دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قواعد عامه در باب مکاسب (41)

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۱۶:۳۸

مشکل دیگر آن است که ظاهراً میته و دم خوردنشان حرام است و خود دارای فسادند، در حالی که با توجّه به تعبیر «وجوه فساد» بیع دم که یک عنوان مستقلّ است بیع دم را وجهی از وجوه فساد قرار می‌دهد.

«سباع الوحش، أو الطیر، أو جلودها». کلمۀ «طیر» عطف بر «وحش» و «جلودها» عطف بر «لحوم» است، امّا در تمام این موارد فتوا دادن مشکل است.

«أو الخمر، أو شیء من وجوه النجس». این جا «وجوه» در جای و برای خارج کردن متنجّس آمده است. خود میته، دم، عذره و بول وجه نجاست‌ اند، امّا به غذایی که در آن بول ریخته شده «وجوه النجس» نمی‌گویند.

«فهذا کلّه حرامٌ ومحرّم». احتمالاً ـ والعلم عند الله ـ این تعبیر ناظر به دو جهت حرمت وضعی و تکلیفی باشد ـ یعنی: حرامٌ تکلیفاً ومحرَّمٌ وضعاً ـ؛ چون در بین آنچه گفته شد «بیع للمیتة» هم آورده است.

«لأنّ ذلک کلّه منهیٌّ عن أکله وشربه ولبسه وملکه وإمساکه». لفظ «إمساک» باز هم این جا تکرار شده، امّا نکاح دیگر نیامده است. این تکرار ظاهراً برای تأکید است.

«والتقلّب فیه بوجه من الوجوه؛ لما فیه من الفساد». عبارت «لما فیه من الفساد» مؤیّد نکاتی است که پیش‌تر به مناسبت‌های مختلف گفتیم ـ که: اوّلاً این روایت در صورت ثبوت نکات عقلانی خوبی دارد، و ثانیاً: رایحۀ آن بیش‌تر رایحۀ معتزله و به اصطلاح مکتب عقلی‌گراست؛ یعنی: بیش‌تر جنبه‌های عقلانی  دارد، نه جنبه‌های تعبّدی.

«فجمیع تقلّبه فی ذلک حرام». از آن جا که تقلّبات اعمّ از خوردن، نوشیدن، خرید و فروش، و هبه و عاریه است، باید «حرام» را به معنی محروم بگیریم، تا هم از آن حرمت تکلیفی استفاده شود و هم حرمت وضعی.

«وکذلک کلّ بیعٍ(1) ملهوّ به».

 ............................................................................................................

پانوشت:

(1) این لفظ در کتاب «مکاسب» به صورت «مبیع» آمده است که از «بیع» بهتر است. البتّه ضبط فعلی هم قابل توجیه است مشروط بر این که عبارت به صورت: «وکذلک بیع کلّ ملهوّ به» باشد ـ که کلمۀ «کلّ» بر سر «ملهوّ به» درآید.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 16/ 9/ 1384)

 

#فقه

#قواعد عامه

#مکاسب

#قواعد عامه در باب مکاسب

#اولین قاعده عامه

#حدیث تحف العقول

#ادامه تشریح متن حدیث

#مشکلات دیگر در مسیر قبول حدیث

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قواعد عامه در باب مکاسب (41) :: دروس استاد عرفانیان