شیخ انصاری ره (2)
1. مرحوم شیخ ـ قدّس الله نفسه ـ به حسب ظاهر در کتاب «رسائل» بحث حجج را ابتداءً بهاصطلاح خودشان با حجت ذاتی (قطع) شروع میکنند و بعد حجت اعتباری (ظن معتبر) و بعد هم شک که مجرای اصول عملی است. لذا طبق همان تعبیر مشهورش مقاصد بحث حجج و اَمارت و اصول را در 3 بخش قرار میدهند و حجت هم به قول آقایان یا ذاتی است و یا منجعله (حجت جعلی یا حجت اعتباری که ظن معتبر باشد)(1) و اصول عملیه که در ظرف شک هستند. البته شیخ مقصد اول را در قطع قرار داد و مقصد دوم را در ظن و مقصد سوم را در شک. بعدها اصولیین مقصد اول و دوم شیخ (قطع و ظن) را جمع کردند که شد حجج و اَمارات و سومی را هم تنها آوردند که شد اصول.
2. کاری که مرحوم شیخ مطرح کردند به این نحو و با این ترتیب قبل از شیخ نبوده. مباحث قطع در کتب اهل سنت با این عنوان نیامده، در مباحث کتابهای قبل از شیخ ـ مثل «مفاتیح» ـ و در کتب اخیر ما مباحث حجیت قطع مخصوصاً به خاطر علم اجمالی و تاثیری که علم اجمالی دارد و بعداً بحثهایی که اخباریها با اصولیها انجام دادند (قطع حاصل از غیر از کتاب و سنت آیا حجت است یا نه؟) آمده.
ما در کتب اصولی قبل از شیخ این طور بحث و این محوریت و قرار دادن بحث را به این صورت ـ مخصوصاً با همان تعبیر مشهور ایشان که: أنّ المکلّف إذا التفت إلی حکم شرعیّ إمّا أن یحصل له القطع أو الظنّ أو الشکّ ـ ندیدهایم، که به لحاظ حال مکلف و درجات آن ادراکی که دارد و ارزیابی آن درجات ادراک وارد شوند، که گاهی ادراک او تساوی طرفین دارد (شک) و گاهی یک طرف رجحان دارد و در این جا هم گاهی فقط یک طرف فقط هست و طرف دیگر اصلاً نیست (قطع) وگاهی با بودن یک طرف طرف دیگر رجحان دارد (ظن). ظن هم اگر معتبر شد ملحق به قطع و حجت میشود و غیر معتبر هم ملحق به شک میشود و حکم اصل عملی دارد.
3. مراد مرحوم شیخ از اصول چهارگانهای که در احکام لحاظ کرده اصولی است که فقیه در حکم به آنها میرسد، نه اصولی مثل اصاله عدم تذکیه، قاعدۀ اقرار و... که در خارج اعمال میشوند.
پانوشت:
(1) نقل شده شافعی ـ که اولین کتاب اصولی موجود (الرساله) را از ایشان داریم ـ در «الرسالة» موضوع علم اصول را حجت میداند.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج اصول، 14/ 7/ 1390)
#اصول
#تقسیم علم اصول به حجج و امارات و اصول عملیه
(قسمت اول)