دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قطع (44)

جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ۱۸:۴۶

جهت سومی که مرحوم استاد مطرح فرموده‌اند ـ که سریعاً عبارت ایشان را می‌خوانیم ـ مرحوم شیخ انصاری فرموده‌اند: «إذا التفت إلی حکمٍ شرعیّ». در «کفایه» اشکال کرده که: مراد از حکم شرعی حکم فعلی است، نه حکم انشایی. (1) ‌آقای خویی در شرح عبارت «کفایه» فرموده‌اند: «لا بدّ من تخصیص الحکم بالفعلیّ؛ لاختصاص أحکام القطع بما إذا تعلّق بالحکم الفعلیّ»(2). مراد باید حکم فعلی باشد. بعد در تعلیق بر کلام «کفایه» فرموده‌اند: «وأمّا ما أفاده فی "الکفایة" من أنّه لا بدّ أن یکون المراد من الحکم خصوصَ الفعلیّ» چون اثری نیست بر قطع به حکم انشایی، «فهو خلطٌ». مرحوم استاد اشکال می‌کنند به مرحوم صاحب «کفایه» و می‌فرمایند: «خلطٌ بین الإنشاء لا بداعی البعث والزجر والإنشاء بداعی البعث والزجر».

 عرض کردم: هر وقت عبارات بزرگان را می‌خوانید باید زمینه‌های سابق ذهنی داشته باشید؛ چون مثل کوه یخ است که تنها کمی از آن از آب بیرون است. این عبارت ایشان ناظر به تفسیر معروفی است که از «کفایه» نقل شده. مرحوم صاحب «کفایه» حکم را دارای چهار مرتبه و چهار نوع می‌داند: حکم اقتضایی، حکم انشایی، حکم فعلی و حکم منجّز. «الإنشاء لا بداعی البعث والزجر» انشایی و «الإنشاء بداعی البعث والزجر» فعلی است. این اصطلاح فعلی را از «کفایه» گرفته‌اند و این طور معنا کرده‌اند: هر نوع جعل و انشایی که فقط انشاء هست امّا بعث و زجر نیست، می‌شود انشایی؛ مثل احکام امتحانیّه و یا عبارت معروف: "ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ" [سورۀ دخان، آیۀ 49] که برای برای تهکّم و استهزاست. پس هر حکمی که در آن داعی بعث و زجر نیست می‌شود حکم انشایی و هر کدام که در آن داعی بعث و زجر هست می‌شود حکم فعلی.

 این‌که استاد فرمودند: «فهو خلط بین الإنشاء لا بداعی البعث والزجر والإنشاء بداعی البعث والزجر»، مراد از انشاء لا بداعی انشایی و آن دومی فعلی است. یکی از اقسام فعلیّت همین است. اگر حکمی مجرّد انشاء باشد ـ ولو در آن داعی بعث و زجر نباشد ـ، می‌شود انشایی، امّا اگر در آن داعی بعث و زجر (برانگیختن و ترک کردن) باشد، می‌شود فعلی.

 «فإنّ الإنشاء وإن لم یترتّب علیه أثرٌ» اگر به داعی بعث نباشد (مثلاً امتحانی باشد)، اثر نیست. «کما ذکره صاحب الکفایة» هم ناظر به هر دو است. «إلاّ أنّه لیس من مراتب الحکم أصلاً». در حقیقت هم می‌خواهند در تطبیقش بر ما نحن فیه اشکال کنند و هم می‌خواهند بگویند که: خود مطلب فی نفسه درست نیست. چون من خیلی مقیّد هستم تا جایی که بشود به نزدیک‌ترین مصدر برسانیم؛ چون مرحوم آقای بروجردی شاگرد صاحب «کفایه» هستند و این جا را از قول استادشان شرح داده‌اند.

 

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج اصول، 23/ 1/ 1390)

 

پانوشت‌ها:

 

(1) وخصّصنا بالفعلیّ لاختصاصها بما إذا کان متعلّقاً به ـ على ما ستطّلع علیه ـ، ولذلک عدلنا عمّا فی رسالة شیخنا العلّامة ـ أعلى الله مقامه ـ من تثلیث الأقسام . [کفایة الأصول، ص 257، وجه العدول عمّا فی رسالة]

(2) مصباح الأُصول، ج 2، ص 10.

 

 

اصول

قطع

حجیت قطع

اشکالی دیگر از مرحوم آیت الله خویی

مراحل مختلف حکم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قطع (44) :: دروس استاد عرفانیان