قطع (46)
مرحوم استاد در «مصباح الاصول» اوّلاً حکم فعلی را به همان تفسیری که در «کفایه» آمده بیان کرده و بعد اشکال کردهاند که این مطلب درست نیست؛ چون صاحب «کفایه» حکم انشایی را جایی میدانند که انشاء باشد و به جعل برسد، اما به داعی بعث و زجر نباشد؛ مثل اوامر امتحانی یا جایی که تهدید و یا استهزاء است. امّا اگر انشاء به داعی بعث و زجر باشد، آن را حکم فعلی میدانند.
بعد در این مبنای صاحب «کفایه» که چهار مرتبه برای حکم قائلاند (حکم اقتضایی، حکم انشایی، حکم فعلی، حکم منجّز) مراد از حکم اقتضایی را مرحلۀ ملاکات و انشایی را حکمی دانستند که انشاء به داعی بعث و زجر نباشد و فعلی آن جایی است که به داعی بعث و زجر باشد. منجّز هم در آن جایی است که به مکلّف رسیده باشد.
عرض کردم: مرحوم استاد در حقیقت یک اشکال روی خود این مبنا دارند که اصلاً تقسیم حکم به این مراتب و اقسام چهارگانه که مرحوم صاحب «کفایه» فرمودهاند، قبول نمیشود. لذا فرمودند: انشایی که به داعی بعث و زجر نباشد «لیس من مراتب الحکم أصلاً»؛ مثل حکم اقتضایی که عرض کردیم: اصلاً حکم اقتضایی حکم نیست، اقتضای حکم است. ملاکات حکم نیستند. یا مثلاً انشاء به داعی تهدید «کما فی قوله: "اعملوا ما شئتم" أو غیر ذلک لا یُطلَق علیه الحکم». اصلاً حکم نیست. «إذ الإنشاء بداعی التهدید لیس إلّا التهدید». این اصلاً تهدید است، حکم نیست. «فالإنشاء بهذا المعنی خارج عن موضوع البحث؛ لعدم صدق الحکم علیه». حتّی در خلال عبارات عرض کردیم که اصلاً میشود گفت: این صورت انشاء است. البتّه استاد میفرمایند: صورت حکم است، حکم نیست. انشاء و تهدید است، امّا حکم نیست.
«وأمّا الإنشاء بداعی البعث والزجر فیُطلَق علیه الحکم، وإن لم یبلغ مرتبة الفعلیّة». این فعلیّتی را که ایشان در این جا دارند مرادشان تحقّق موضوع است و این اصطلاحی است که مرحوم آقای نایینی دارند. در معنای فعلیّت، فعلیّت حکم را به تحقّق موضوع میدانند، ولو حکمِ انشایی و حکم الهی باشد (همان مثال که: فرض کنید الآن که هنوز ظهر نشده شما تکلیف به نماز ظهر بعد از زوال دارید، امّا این حکم فعلی به این معنا نیست).
آقای خویی میخواهند بفرمایند: اگر انشاء به داعی بعث و زجر بود، حکم میشود، امّا فعلیّتش به آن است که موضوع آن محقّق شود.(1) فرض کنید مثلاً شما حکم دارید که اگر مستطیع بودید مکّه بروید، امّا این فعلی نشده. وقتی استطاعت آمد، این فعلی میشود. یا حکم دارید که انسان بالغ یا انسان عاقل نماز بخواند و این بچه هنوز بالغ نشده. مرحوم نایینی از این جور چیزها تعبیر به موضوع میکند. این اصطلاح خود ایشان است.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج اصول، 24/ 1/ 1390)
پانوشت:
(1) صباح الأُصول، ج 2، ص 12.
اصول
قطع
حجیت قطع
اشکالی دیگر از مرحوم آیت الله خویی
اشکال به حکم فعلی و انشایی