قطع (50)
پس بنابراین در حقیقت میشود این طور گفت:
1. کلام صاحب «کفایه» این است که حکم در همان مرتبۀ جعل که به داعی بعث و زجر باشد فعلی میشود.
2. تفسیری که الآن گفتیم میگوید: بعد از انشاء و بعد از ابلاغ و ارسال رسل و انزال کتب فعلی میشود.
3. کلام آقای بروجردی میگوید: بعد از وصول به مکلّف فعلی میشود.
4. مرحوم نایینی میفرمایند: بعد از تحقّق موضوع در خارج فعلی میشود.
حال باید دید آیا مجرّد همین ابداء احتمالات کافی است، یا باید نکات قانونی را هم در نظر بگیریم؟ مثلاً در انشاء حکم به داعی بعث و زجر، اگر بخواهیم خود مرحلۀ انشاء را فعلی بگیریم، باید ملتزم به بعضی از لوازمش هم بشویم و این طور نیست که فقط بگوییم: معنای فعلیّت این است. البتّه صاحب «کفایه» ملتزم نیست، اما کسی که قائل شود حکم بهمجرّد جعل فعلی است، قاعدتاً مناسب است که در بحث شبهات بدویّه قائل به احتیاط بشود؛ یعنی: این مبنا مناسب با حقّ الطاعة است؛ چون میگوید: همین که جعل کرد، فعلیّتش تمام شد؛ یعنی: بهمجرّد جعل منشأ آثار میشود. ان شاء الله در بحث برائت این توضیحات را عرض میکنیم که: یکی از مستندات در تفسیر حقّ الطاعة این است که بگوییم: اصولاً فعلیّت حکم بهمجرّد جعل است و همین که مجلس (پارلمان) قانونی را تصویب کرد، بهمجرّد جعل فعلی میشود و لذا نتیجهاش باید این طور شود که: این وظیفۀ مکلّف (شهروند، یا مواطن) است که برود بگردد و حکم را پیدا کند. حکم به همین مقدار فعلی شده، لذا وظیفۀ مکلّف است که برود و فحص کند.
و عرض کردیم: در این مسائل و مباحث عقلی نباید صحبت از محال بودن کرد. این مطلب فی نفسه ممکن است و هیچ مشکلی ندارد. مثلاً ممکن است در جامعهای پیشرفت علمی آن قدر باشد که اگر انسان بخواهد لحظه به لحظه از تمام مصوّبات مجلس مطّلع شود، این کار مقدور باشد. بنابراین ممکن است در این جامعه قانون این طور باشد که: هرچه مجلس تصویب کرد دیگر به وسائل جمعی نمیگوییم و این شما هستید که باید راه پیدا کنید و راهش هم استفاده از وسائل و امکانات است. خیال نکنید اینها عقلی به آن معناست که مثلاً استحاله دارد. بحث سر این است که متعارف نیست. متعارف عقلا این است که ابتدا تصویب و بعد از تصویب بهنحوی ابلاغ میشود.
بنابراین بحثی که ما در این جا میکنیم یک اصطلاح است. مرحوم آقای خویی اصطلاحشان این است و اشکالی هم ندارد. فقط بحث سر این است که وقتی اصطلاحی را میآورید، باید آثار و التزاماتی که لازمهاش هست را ذکر کنید و مناسبتهایش را ببینید و اصولاً آن زاویۀ بحث روشن شود.
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج اصول، 24/ 1/ 1390)
اصول
قطع
حجیت قطع
جمعبندی چهار نظر دربارۀ حکم فعلی
لزوم در نظر گرفتن اثراتی که بر هر نظریه مترتب میشود