حجیت مظنه
دیروز در بحث شرح لمعه که بحمدالله توفیق داریم و ادله را هم اجمالاً نگاه میکنیم صحبت از شکیات نماز بود و شکهای مبطل، که فرمودهاند: صرف این شک مبطل نیست، بلکه اگر بعد التروّی ظن به هیچ طرف پیدا نشد، شک مبطل است. تصادفاً استاد (آیتالله مددی) هم صبح در درس خارج فقه خود اجمالاً دربارۀ تروّی صحبتی کرده بودند. چون بنا دارم اگر توفیق رفیق شود خلاصهای از مطالب ایشان را که بهاختصار قابل طرح باشند تقدیم دوستان کنم، بد ندیدم که فعلاً از همین لفظ شروع کنیم.
در فقه بحثی به نام حجیت مظنه وجود دارد که از زمان صحابه درگرفته است. مرادشان از حجیت ظن این بود که اگر موضوعی داشتیم که حکم نداشت و گشتیم و برایش شواهدی در شریعت پیدا کردیم و یک شاهد از بقیه به آن نزدیکتر بود این را میگفتند: ظن، که یک احتمال بر بقیه رجحان پیدا میکرد. گاهی هم اسمش تحرّی (یعنی اخذ به احری و اخذ به طرفی که احتمالش از بقیه بیشتر بود) شد و گاهی هم به آن اجتهاد میگفتند؛ یعنی: شخصی جهد کرد ببیند این به کدامیک از موارد مشابه نزدیکتر است.
این بحث از همان وقت مطرح شد که آیا ظن در شریعت مقدسه حجت است یا نه؟ در روایات ما اصرار داشتند که شریعت را با ظن نمیتوان اثبات کرد. در 3 مورد ظن و تحرّی را گفتند: حجت است؛ در باب قبله و باب وقت و باب رکعات نماز، که اسمش این شد: حجیت ظن در موارد خاصه.
روایت عجیبی است که نشان میدهد مخالفین چقدر حساس بودهاند به اینکه ما «اجتهاد» را به کار نمیبریم. محمّد بن علیّ بن محبوب، عن العبّاس، عن عبد الله بن المغیرة، عن إسماعیل بن عبّاد، عن خراش، عن بعض أصحابنا، عن أبی عبد الله (علیه السلام)، قال: قلت له: جعلت فداک، إنّ هؤلاء المخالفین علینا یقولون: إذا أطبقت علینا أو أظلمت فلم نعرف السماء کنا وأنتم سواء فی الاجتهاد، فقال: لیس کما یقولون. إذا کان ذلک فلیصلّ لأربع وجوه. در حالی که دقت نداشتند این اجتهاد در موضوعات است و اصلاً ربطی به باب احکام ندارد.