«فعلى هذا لا یکون غرض المولى من إنشائه حصول
الانبعاث مثلاً من نفس إنشائه، بل ینشئ البعث لیعلم به العبد فینبعث»؛ بعث میکند
که عبد هم علم پیدا کند. «ولا یمکن أن یکون صدور الفعل عن العبد أحیاناً بداعی
الاحتیاط أو بدواع أُخری غرضاً من الإنشاء؛ إذ وجوده وعدمه واقعاً سواء فی حصول
ذلک الفعل من العبد، فتأثیره فی نفس العبد یتوقّف علی العلم به».
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.