دست نوشته های استاد... (24)
1. جناب استاد حاج سید رسول موسوی تهرانی را تقریباً همۀ طلاب ـ حتی آنهایی که ایشان را از نزدیک ندیدهاند ـ میشناسند. میفرمودند: یک بار در صحن حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشغول صحبت با کسی بودم. وقتی از او جدا شدم طلبهای جلو آمد و پرسید: حاج آقا موسوی تهرانی؟ گفتم: بله، از کجا شناختید؟ گفت: به من گفته بودند: عمامۀ کوچکی میبندد و به همه سلام میکند. دیدم تنها کسی که با این مشخصات همخوانی دارد شمایید.
خیلیها نمیدانم کجا بزرگ شدهاند که الفبای آداب اسلامی («من التواضع أن تسلّم علی کلّ من لقیت» و امثال آن) را هم بلد نیستند. خداوند سایۀ ایشان و سایر بقیة السلف را بر سر حوزههای علمیه مستدام بدارد.
2. مقدمات دلیل انسداد را آن قدر تکرار میفرمود که تقریباً ملکۀ همۀ ما شده است.
الف. خدای متعال در لوح محفوظ احکامی دارد.
ب. ما مثل بهائم و مجانین به حال خود رها نشدهایم و خداوند آن تکالیف را از ما میخواهد.
ج. راه علم و علمی به سوی آن احکام واقعیه هم منسد است.
د. عمل به برائت چون مستلزم خروج از دین است جایز نیست و عمل به احتیاط هم چون مستلزم اختلال نظام زندگی و یا لااقل عسر و حرج است یا واجب نیست و یا جایز نیست.
ه. عمل به شک و وهم هم مرجوح است.
3. بارها و بارها میفرمود: اگر کسی تمام این مقدمات را قبول کند، مانند میرزای قمی انسدادی و قائل به حجیت مطلق ظنون خواهد شد. اما اگر کسی حتی نیمی از یکی از این مقدمات را هم قبول نداشته باشد باز هم انسدادی نیست و شیخ انصاری چون قائل به حجیت برخی ظنون خاصه (مثل ظن حاصل از خبر ثقه و ظواهر کتاب و سنت و...) است، پس راه علمی را منسد نمیداند و انسدادی نیست.
#اصول
#انسداد
#مقدمات انسداد
#شیخ انصاری
#میرزای قمی