دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قواعد عامه در باب مکاسب (28)

يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۸:۲۱

2. معنای دوم اصطلاحی است که غالباً‌ با نوعی تسامح عرفی و در خرید و فروش کلّی به کار می‌رود، بر خلاف اصطلاح روایات که شامل مطلق داد و ستد و حتی خرده‌فروشی هم می‌شود.

3. اصطلاح سوم که گاهی در عدّه‌ای از کتب اقتصادی به کار برده می‌شود خصوص داد و ستد خارج از کشور و به اصطلاح تجارت خارجی و ارتباط جهانی است که این خود یک مکتب اقتصادی است که در خیلی از اقتصادها سعی می‌کنند آن را عامل مهمی برای اقتصاد بدانند.

از بین این سه معنا لفظ تجارت که در این روایت آمده به معنای اوّل است(1) و به لحاظ لفظى علی‌رغم تتبّعى که صورت گرفته ریشۀ واضحی برای آن پیدا نشده است.

به عنوان توضیح باید توجه داشت یکی از راه‌هایی که از دیرباز در زبان عربی برای ریشه‌شناسی مهم بوده بررسی ترکیبات مختلف لفظ است و کتاب‌هایی مثل «خصائص» ابن‌جنّی از قدیم فقه اللغة را از این جا شروع کردند و مدّعی‌اند که در زبان عربی بین ترکیبات مختلف یک لفظ‌ رابطه‌ای وجود دارد؛ مثل «لام» و «میم» و «عین» که اگر به صورت «عَلِمَ» باشد حاوی نوعی معنای بروز است، «لَمَعَ» نیز به معنای بروز است و در «عَمِلَ» نیز نوعی بروز وجود دارد. اما   متأسّفانه لفظ «تَجَرَ» ترکیبات گوناگونی ندارد و علاوه بر فعل «تَجَرَ» تنها صورت «رَتَجَ» به شکل «اُرتج علیه الباب» و «اُرتج علیه الأمر» استعمال شده، که هرچه معانی ترکیبی یک لفظ کم‌تر شود آن لفظ شاذتر خواهد بود و تازه خود «تَجَرَ» هم اشتقاقات فراوانی ندارد. اگر کاربرد این لفظ «تَجَرَ، یتجُر» و از باب «نصر، ینصر» باشد ـ که در بعضی از کتب نوشته‌اند ـ این باب عادتاً‌ متعدّی است، با این‌که فعل یاد شده متعدّی نیست. احتمالى که داده مى‌شود آن است که شاید این لفظ عربی فصیح اصیل نباشد، بلکه بابلی، یا کلدانی و یا مثلاً عبری بوده و وارد زبان عربی شده و در نتیجه داراى اشتقاقات و ترکیبات کمى است.

در هر صورت این لفظ در لغت به معنی داد و ستد و بیع و شرا معنا شده و این‌که در بعضی از کتب نوشته شده که: «تاجر به معنای خمّار و شراب‌فروش است»(2) صحیح نیست؛ چرا که عرب بدوی غالباً زندگی‌اش را خود اداره می‌کرد، سوار شتری بود و مثلاً  گوسفندی داشت ـ یا نداشت ـ و به هر حال چون شراب می‌خوردند، با کشتن آن شتر تنها چیزی که می‌خرید خمر بود و بنابراین ممکن بود به خمّار تاجر اطلاق کند.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 12/ 9/ 1384)

 

پانوشت‌ها:

 

(1) حتى لفظ «متاجر» که در کتاب «لمعه» و غیر آن آمده و حتّی در کتاب خود شیخ هم که در بعضی از نسخ چاپی به جای «مکاسب» با نام «متاجر» چاپ شده به همین معناست.

(2) قال الجوهَرِیُّ : والعربُ تُسَمِّی بائِعَ الخَمْرِ تاجِراً. [تاج العروس، ج 6، ص 127 (تجر)]

#فقه

#قواعد_عامه

#مکاسب

#قواعد_عامه_در_باب_مکاسب

#اولین_قاعده_عامه

#حدیث_تحف_العقول

#تشریح_متن_حدیث_و_بیان_فواید_موجود_در_آن

#تفسیر_تجارات_با_نگاه_به_این_حدیث

معنای دوم و سوم

@doroos_erfanian

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قواعد عامه در باب مکاسب (28) :: دروس استاد عرفانیان