دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قواعد عامه در باب مکاسب (32)

چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۰:۳۴

«ممّا یأکلون» هم باز بیانیه است، حال یا بیان برای «مأمور به» و یا «وجوه الصلاح».(1)

 بنابراین عبارت «فکلّ مأمور به ممّا یأکلون» در صدد بیان این نکته است که: مراد از غذا آن غذای خوردنی نیست، بلکه مراد آن است که جامعه را در تمام شؤونی که افراد دارند تغذیه می‌کند، چه غذای خوردنی باشد، و چه لباس، و چه پوشاک. مأکولات یعنی خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، «یلبسون» یعنی پوشاک، «ینکحون» یعنی به‌اصطلاح زندگی زناشویی.

 مراد از «یملکون» هم شاید در این جا مسئلۀ عبد و عبید ـ و به اصطلاح ملک یمین ـ باشد؛ چرا که پیش‌تر هم گفتیم که: نیمی از این روایت مربوط به درآمد و نیمی از آن مربوط به هزینه است. در بحث هزینه که خواهد آمد - و مرحوم شیخ در «مکاسب»  نقل نکرده - می‌فرماید: «فأمّا الوجوه التی تلزمه فیها النفقة علی خاصّة نفسه فهی مطعمه، مشربه، ملبسه، منکحه، مخدمه». که لفظ «مخدم» ( خادم) مانند همین و می‌تواند قرینه بر آن باشد، و لذا ما احتمال قوی می‌دهیم که مراد از «یملکون» همان بردگان باشد.(2)

 «ویستعملون من جهة ملکهم»؛ یا به خاطر ملکیت به کار می‌برند ـ نه به خاطر اباحه ـ، «ویجوز لهم الاستعمال له»؛ هرچه که استعمالش برای آنها جایز است. «من جمیع جهات المنافع».

و معیار عام این است که «التی لا یقیمها غیرها»؛ یعنی: منافعی که غیر از اینها نمی‌تواند آن کار را انجام بدهد.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 15/ 9/ 1384)

 ............................................................................................................

پانوشت‌ها:

(1) اگرچه در بعضی از کتاب‌های ادبیات عرب حدود 15 معنا برای «من» ذکر شده ـ از جمله «من» بیانیه، «من» تبعیضیه، و ... ـ، اما به نظر ما «من» یک  معنا بیشتر ندارد و حقیقت «من» همیشه همان نشویّه است که جامع معنای ابتدا، بیان و ... است، که البته برای تسهیلِ بیان گفته شده: یک معنای آن تبعیض است و یک معنا بیان و ... . ضابطۀ «من» بیانیه آن است که یا مدخولش را به جای مبیَّن می‌گذاریم؛ چون بیان برای آن است؛ مثلاً در عبارت «فکلّ مأمورٍ به» با قرار دادن «ما یأکلون» به جای «مأمورٍ ‌به» می‌توان گفت: «فکلّ ما یأکلون»، و یا به‌اصطلاح بعضی‌ها مى‌توان به جاى «من» «الذی» قرار ىداد؛ مثلاً در آیۀ: "فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ" [سورۀ حج، آیۀ 30] می‌توان گفت: «الذی هو الأوثان»، اما اگر  مدخول به جای ماقبل قرار نگیرد و بعضی از آن باشد بیانیۀ تبعیضیه است.

(2) جالب این جاست که در این عبارت که به عنوان «وجوه إخراج الأموال وإنفاقها» آمده «ومنکحه» معادل «وینکحون» و «مخدمه» معادل «یملکون» و حتی عبارت: «ومخدمه وعطاؤه» (پول‌هایی که می‌دهد)  هم  بعید نیست که ناظر به «یستعملون من جهة ملکهم» باشد. به هر حال این هم یکی از مقومات حجیت روایت است؛ چرا که انصافاً با  وجود طول روایت مطالب را درست به کار برده.

 

#فقه

#قواعد_عامه

#مکاسب

#قواعد_عامه_در_باب_مکاسب

#اولین_قاعده_عامه

#حدیث_تحف_العقول

#دنباله_تشریح_متن_حدیث_و_بیان_فواید_موجود_در_آن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قواعد عامه در باب مکاسب (32) :: دروس استاد عرفانیان