دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قواعد عامه در باب مکاسب (52)

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۹:۴۴

پیش‌تر گفتیم که: اجاره در اصطلاح حقوقی و فقهی در حقیقت نوعی عقد است که نتیجۀ آن نقل منافع می‌باشد.(1)

اجاره را به طور کلّی به دو قسم اجارۀ اعیان و اجارۀ  اشخاص تقسیم می‌کنند. اجارۀ اعیان مثل اجارۀ خانه، اجارۀ ماشین، اجارۀ گاو برای کاری مثل شیر دادن و اجارۀ اسب برای سوار شدن و اجارۀ اشخاص هم مثل این که انسان اجیر شود تا کارگری یا بنّایی یا خیّاطی و یا نقّاشی کند. در اجارۀ اعیان دو طرف «موجر» و «مستأجر» نام دارند. «موجر» صاحب و مالک مال و «مستأجر» کسی است که از آن مال انتفاع می‌برد و منافع در ایّام اجاره ملک او شده. در باب اجارۀ اشخاص «مستأجر» آن کسی است که پول می‌دهد و از کار طرف مقابل استفاده می‌کند ـ و به کسی که بذل کار می‌کند «اجیر» گفته می‌شود ـ، و در باب اجارۀ اعیان «مستأجر» به‌اصطلاح کسی است که مثلاً خانه را اجاره کرده و از منافع آن (مثل سکنا) استفاده می‌کند و در این جا آن که خانه را اجاره داده «موجر» نام دارد.(2)(3)

پس مراد از اجاره در این حدیث مبارک جایی است که نقل منافع باشد، چه منافع اعیان و چه منافع اشخاص.(4)

.............................................................................................................

پانوشت‌ها:

(1) هر چیزی دارای منافع ـ یعنی آثاری ـ است که بر آن مترتب می‌شوند و غیر از اصل خود آن چیزند. مثلاً سکنای خانه، سوار شدن به ماشین،‌ جا به جا کردن مسافر با اتوبوس و شیرِ گوسفند و گاو منافع هر یک از آنها هستند، امّا خود گاو که مثلا گوشت آن را بخورند دیگر جزء منافع نیست. در پاره‌ای موارد در منافع نوعی خفا وجود دارد و به‌عنوان مثال حدّ و حدود منافع و این‌که اگر شخصی زمینی را بگیرد و در آن گنجی درآید، آیا این گنج جزء منافع زمین است یا نه، بحث دیگری است.

(2) مهمّ این است که چه در اجارۀ اعیان و چه در اجارۀ اشخاص مستأجر کسی است که از منافع استفاده می‌کند.

(3) تفاوت عقد اجاره و عاریه در همین نکتۀ ظریف نهفته است که در اجاره نقل منافع است و در عاریه نقل انتفاع؛ یعنی: در عاریه شخص فقط حقّ استفاده از خانه را دارد و خانه و منافع آن هیچ کدام ملک او نیستند، و لذا اگر من خانه‌ای را یک‌ساله به شما اجاره دادم و ظالمی دو ماه آن را غصب کرد، باید از آن غاصب اجرة المثل را بگیرند و به شما که مستأجرید بدهند، نه به مالک؛ چون منافع در مدّت این یک سال ملک مستأجر است، امّا اگر من خانه‌ای را پیش شما عاریه گذاشته و به سفر رفتم و ظالمی دو ماه این خانه را غصب کرد، پولِ این دو ماه را به من که مالکم می‌دهند، نه به مستعیر؛ چرا که در عاریه منافع نقل نشده و مال خود مالک است. خلاصه این‌که انتفاع نوعی سلطه و رابطه بین ملک و مالک بوده و در مقابل و به‌ازای آن چیزی قرار نمی‌گیرد، و منافع چیزی است که برای شیء فی نفسه ثابت است.

 بنابراین در یک تقسیم‌بندی کلّی: اگر عین خارجی به دیگری منتقل شود، نام این کار بیع و همان تجارت است، و اگر آنچه که از یک عین ترشّح و تراوش دارد (منافع) منتقل شود، اجاره است. حال اگر تنها سلطه و حقّ استفاده‌ای که مالک داشته منتقل شود، عاریه خواهد بود.

(4) البتّه امروزه در اقتصاد جایی را که نقلِ منافعِ اعیان است، غالباً همان اجاره حساب می‌کنند، امّا آن جا که پای نقلِ منافعِ اشخاص در میان است، اگر کارِ تولیدی باشد ـ یعنی: انسان چیزی را ایجاد کند ـ آن را اصطلاحاً‌ بخش تولیدیِ اقتصاد می‌دانند که از اقسام اساسی اقتصاد در دنیای معاصر بوده و بحث‌های بسیار مهمّ دنیای سرمایه‌داری و مارکسیسم و ... در همین بخش تولیدی است.

 یک بخش دیگر هم ـ مثل تاکسی‌داری و هتل‌داری ـ در این روایت جزء اجاره حساب شده که در اقتصاد معاصر اصطلاحاً ‌از آن تعبیر به خدمات یا سرویس می‌کنند و آن را متفاوت از بخش تولید به حساب می‌آورند. این فرق‌گذاری مخصوصاً از لحاظ مسئلۀ مالیات وغیر آن آثار فراوان خاصّ خود را دارد.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 19/ 9/ 1384)

 

#فقه

#قواعد عامه

#مکاسب

#قواعد عامه در باب مکاسب

#اولین قاعده عامه

#حدیث تحف العقول

#دنباله تشریح متن حدیث و بیان فواید موجود در آن

#اجاره

#عاریه

#تفاوت اجاره و عاریه

#نکته‌ای مهم در تفاوت اجاره و عاریه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قواعد عامه در باب مکاسب (52) :: دروس استاد عرفانیان