دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

قواعد عامه در باب مکاسب (74)

شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۲۱:۳۵

از خصایص روایت «تحف العقول» این است که دو بخش اساسی درآمد و هزینه را متعرّض شده و کلّ روایت اصولاً امر شخصی است، ناظر به درآمد و هزینۀ بیت المال و بودجه‌های عمومی نیست.

 چهار بخش درآمد را ذکر کرده:

1. بخش کارمندی،(1) 

2. بخش بازرگانی و تجارت،

3. بخش کارگری (اجاره)،

4. بخش صنعت (تکنولوژی، یا تکنیک).(2)

سپس متعرّض «وجوه إخراج الأموال» (بخش انفاق و هزینه) می‌شود ـ که این بخش را مرحوم شیخ انصاری چون مربوط به ایشان نبوده کلّاً نیاورده ـ که: انسان در چه راه‌هایی باید صرف کند؟ و خلاصه‌اش این است که: این مال را باید در راه‌های حلال (نوشیدنی حلال، لباس حلال، پوشاک حلال، منزل حلال، مرکب حلال) و حتی عبدی که می‌خرد همه‌اش باید حلال و به‌صورت مواردی باشد که شارع اجازه داده.

عرض کردیم: صنعت را گاهی به معنای کاری به کار می‌برند که احتیاج به یک نوع تخصّص دارد و گاهی هم اصطلاحاً دایره‌اش را محدود به کاری می‌کنند که انسان انجام می‌دهد تا مادّۀ خام قابل تصرّفش شود ـ یعنی: آنچه که به‌اصطلاح امروز در بهره‌وری تأثیر دارد (آنچه که موجب تصرّف انسان در مادّۀ خام می‌شود تا صورتی به آن بدهد که قابل استفاده باشد و بدون آن صورت استفاده نخواهد شد).

«وأمّا تفسیر الصناعات». البتّه گاهی در روایات یا در بعضی از عبارات ـ و من‌جمله در همین روایت «تحف العقول» ـ در اعمّ از این معنا استعمال شده است؛ یعنی هرچند کسی که در مادّۀ اوّلیّه تصرّف می‌کند، زحمت کشیده و بدون تصرّف او این ماده قابل استفاده نبود، امّا معنایش این نیست که کس دیگر مالک نشود، بلکه این ملکیّت قابل انتقال است، برخلاف تفکّر مارکسیستی (بحث معروفی که در اوّل کتاب «کاپیتال» مارکس آمده) که: تنها همان کارگر که مثلاً آهن را تبدیل به ماشین می‌کند، مالک آن است.

 

پانوشت‌ها:

 

(1) ولایت ـ که ما اصطلاحاً به آن الآن «بخش کارمندی» می‌گوییم و بخشی که در اختیار دولت است؛یعنی: انسان عضو خانوادۀ دولت (کلّ حاکمیّت) است.

(2) اشکالاتی مثل این‌که کدام قسم با کدام قسم تداخل پیدا کرده را ما تقریباً اشکالات ملاّنقطی می‌دانیم. واضح است که روایت در مقام حصر نیست.

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 27/ 9/ 1384)

#فقه

#قواعد عامه

#مکاسب

#قواعد عامه در باب مکاسب

#اولین قاعده عامه

#حدیث تحف العقول

#دنباله تشریح متن حدیث و بیان فواید موجود در آن

#یک جمع‌بندی تا اینجا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

قواعد عامه در باب مکاسب (74) :: دروس استاد عرفانیان