قواعد عامه در باب مکاسب 11
نکتۀ آخر راجع به این حدیث آن است که چون خیلی مفصّل است، ممکن است به ذهن کسی خطور کند که شاید این از کلمات فقها بوده و اصلاً حدیث نباشد؛ یعنی: ولو گفته: «سأله سائل فقال: کم جهات معایش العباد؟» لکن انسان احتمال میدهد که یک رساله و نوشتۀ فقاهتی باشد. امّا بهطوری که بعد از این توضیح خواهیم داد، ما یک عدّه از نوشتههای فقاهتی (مانند «رسالة الحقوق» حضرت سجّاد، رسالۀ حضرت صادق که اعمش به عنوان «شرائع الدین» به ایشان نسبت داده و رسالۀ حضرت رضا) از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ داریم و این متن در هیچ کدام از اینها و حتّی در متون اهل سنّت هم نیامده، بلکه شواهد موجود حاکی از آن است که این در روایت یا کتابی بوده که مشهور نبوده و شاید در شرف تلف بودهاند و مؤلّف تنها راه احیای آن را ثبت و ضبط در کتاب خود دیده و البتّه کار بسیار بهجایی کرده؛ چرا که در غیر این صورت ما امروز راهی به این حدیث نداشتیم.
از آن جا که خواندن متن حدیث فواید بسیار فراوانی دارد، جا دارد به متن این حدیث بپردازیم که در کتاب «تحف العقول» با عنوان «جوابه (علیه السلام) عن جهات معایش العباد ووجوه إخراج الأموال» آمده است.
«سأله سائل فقال: کم جهات معایش العباد؟». در بحث معیشت بیان خواهیم کرد که این لفظ جزء الفاظی است که همۀ جهات مالی - بلکه غیر مالی؛ مثل زراعت - را دربرمیگیرد.
«التی فیها الاکتساب والتعامل بینهم». در بعضی نقلها «واو» وجود دارد و در بعضی «أو».
عبارت «ووجوه النفقات» را میتوان به دو گونه قرائت کرد: «ووجوهِ النفقات»، یا «ووجوهُ النفقات»، که در این صورت عبارت دو تقدیر خواهد داشت: «کم جهات معایش العباد التی فیها الاکتسابُ ووجوهُ النفقات»، یا «کم جهاتُ وجوهِ النفقات» ـ یعنی: اگر عطف بر آن وسطیها بگیریم، این جزء معایش میشود.
البتّه باید توجّه داشت که سؤال دو تاست: یکی درآمد و یکی نفقه (هزینه). «التی فیها الاکتساب» یعنی درآمد و معاملاتی که بین مردم واقع میشود، «ووجوه النفقات» هم هزینه و کیفیّت مصرف است؛ یعنی: سائل هم از مصدر مال از خدمت امام (علیه السلام) سؤال کرده و هم از مصرف مال. با این وجود در کتاب «وسائل» و در کتاب «مکاسب» شیخ «ووجوه النفقات» نیامده، بلکه «وسائل» در ابواب ما یکتسب فقط اکتساب و تعامل را ذکر کرده و مرحوم شیخ انصاری هم فقط همان را آورده و بسیار بعید است که نظر صاحب «وسائل» این بوده باشد که این در عبارت نیست، بلکه نخواسته بیاورد چون ربطی نداشته؛ چرا که در چند صفحه وجوه اکتساب را آورده است و بعد از آن آمده: «وجوه إخراج الأموال وإنفاقها. أمّا الوجوه التی فیها إخراج الأموال فی جمیع وجوه الحلال المفترض علیهم ووجوه النوافل کلّها فأربعة وعشرون وجهاً»؛ یعنی: بعد از حدود چهار صفحه وارد انفاق و هزینه شده. این متن را که در انفاق است در «وسائل» در کتاب النکاح، باب النفقات آورده. صاحب «وسائل» در مقدّمه عنوان «وجوه النفقات» را نیاورده، امّا شرحش را آورده. در کتاب نفقات از کتاب نکاح باب 7 تمام این عبارت «وجوه الإنفاق» را آورده. بعد از این وجوه نفقات بعد این عنوان را دارد: «فأمّا ما یحلّ ویجوز للإنسان أکله» که انسان گمان میکند این در اطعمۀ محلّله است مثلاً. این را هم صاحب «وسائل» در باب اطعمه در اطعمۀ مباحه آورده و بعد دارد: «وأمّا ما یحلّ أکله من لحوم الحیوان». بعد دارد: «وأمّا ما یجوز أکله من البیض» ـ یعنی: تخم مرغ، تخم حیوانات. «وما یجوز أکله من صید البحر، وما یجوز من الأشربة، وما یجوز من اللباس». «وأمّا ما یجوز من المناکح» که مربوط به ازدواج است. با این عبارت مناکح و با «وما یجوز من الملک والخدمة فستّة وجوه» حدیث تمام میشود.
یک سطری هم دارد که «فهذه وجوه کذا» اینها را آدم متحیّر است ابتداءً که اینها یعنی چه؟ «ما یحلّ للإنسان أکله، شربه، لحم الحیوان»؟ ان شاء الله خواهیم گفت که: این هم ظاهراً تتمّۀ همان هزینه است ـ یعنی: از «ما یحلّ أکله» تا آخرش تفصیلِ مال هزینه است. پس این حدیث شریف کلاًّ دو فصل دارد: درآمد و هزینه.
و انصافاً حدیث با برکتی است. حقّاً یقال: بسیار حدیث خوب و شیرین و مفصّل متعرّض این دو قسمت اساسی در زندگی فردی شده. البتّه مسائل مالی و درآمد را ایشان از دو جهت مسائل مالی را بررسی کرده: یکی درآمد، یکی هزینه، و بسیار روایت خوبی است در این جهت و صرفنظر از مقداری از آن که انصافا گیر دارد، امّا بقیّهاش غالباً واضح است.(1)
(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 8/ 9/ 1384)
.................................................................
(1) مع الأسف، این حدیث به اعتقاد ما اشکال سندی و بلکه در حقیقت بیش از آن اشکال مصدری دارد.