دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

دروس استاد عرفانیان

پـایگـاه ارائـه مطـالب و دروس حـوزوی استـاد عـرفـانیان

کانال تلگرام دروس استاد عرفانيان

صوت دروس در ایتا

نرم افزار اجرای فایل ها

نرم افزار دانلود فایل ها

آخرین بارگذاری دروس

ابزار کار آمد

آخرین نظرات

پربیننده ترین مطالب

آخرین مطالب

اجماع نزد شیعه 4 (مکتب بغداد)

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۲۰

کوتاه سخن این‌که در این مرحله علمای بغداد در اثر شرایط زمانی (سهولت اتّصال به مکّه و مدینه و مساعد بودن زبان عربی) بیش‌تر به نقّادی روایات پرداختند و این امر منجر به پیدایش دو دسته روایت شد که به یک دسته عمل می‌شد و دستۀ دیگر طرح می‌گردید. احتمال دیگر آن است که عدّه‌ای از این روایات را بر ائمّه (علیهم السلام) عرضه کرده باشند؛(1) چرا که شأن اساسی ائمّۀ متأخر اصلاح، نقّادی و تنقیح روایات ائمۀ سابق بوده؛ زیرا تاریخ تولّد میراث‌های علمی ما ابتدا از حضرت سجاد (علیه السلام) است و حتّی در کتاب بخاری هم توسّط زهری از علی بن الحسین (علیه السلام) روایت داریم(2) و غیر از جنبۀ دعا که از آن حضرت معروف بوده، اساس نشر علوم اهل بیت را ایشان ریختند. رشد این جریان زمان امام باقر (علیه السلام) و اوجش هم زمان امام صادق (علیه السلام) است. البتّه حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا (علیه السلام) هم بوده‌اند، امّا جریان یاد شده دیگر کم‌کم رو به افول گذاشت؛ چون حضرت موسی بن جعفر (سلام الله علیه) سال‌ها زندان بودند و امکان این امر نبود. حضرت رضا (علیه السلام) را هم تحت نظر قرار دادند؛ چون آن حضرت جنبۀ مقبولیت عمومی هم پیدا کرده بودند(3) و در نتیجه مجبور بودند در افقِ بازی صحبت کنند و طبعاً مشکل تقیّه به وجود می‌آمد. در روایت صحیحی حضرت صادق (علیه السلام) به عبید بن زرارة فرمودند: ما سمعت منّی یُشبه قول الناس فیه التقیّة(4) لذا علمای بغداد ما هم عرض روایات کرده و روایات را با ائمّۀ متأخّر در میان گذاشتند.  این امر از زمان حضرت رضا (علیه السلام) شروع و حتّی تا توقیعات حضرت بقیّة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادامه می یابد. (این بحث ادامه دارد)

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی موسوی، خارج فقه، 30/ 8/ 1384)

 ...........................................................................................................................

(1) چنان که دربارۀ حضرت هادی (علیه السلام) نقل شده که کتاب یونس را صفحه‌صفحه ورق زدند [جعفر بن معروف، قال: حدثنی سهل بن بحر، قال: حدثنی الفضل بن شاذان، قال: حدثنی أبی الجلیل الملقب بشاذان، قال: حدثنی أحمد بن أبی خلف ظئر أبی جعفر (علیه السلام)، قال: کنت مریضاً، فدخل علی أبو جعفر (علیه السلام) یعودنی فی مرضی، فإذا عند رأسی کتاب یوم ولیلة، فجعل یتصفّحه ورقة ورقة  حتى أتى علیه من أوله إلى آخره، وجعل یقول: رحم الله یونس، رحم الله یونس، رحم الله یونس (اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، ج 2، ص 780 ـ 781، ش 913)، و در عدّه‌ای از توقیعات آمده: «روی عن أبیک ـ یا «روی عن الصادق (علیه السلام) کذا» ـ، وروی عنه کذا».

(2) صحیح البخاریّ، ج 2، ص 257، أبواب الاعتکاف، و... .

(3) به‌طوری که ابن‌حجر در کتاب «تقریب» نقل می‌کند که: در سنّ 20 سالگی در مسجد رسول الله (صلی الله علیه و آله) فتوا می‌داد [کان یفتی فی مسجد رسول الله (صلی الله علیه و آله) وهو ابن نیّف وعشرین سنة (تهذیب التهذیب، ج 7، ص 339)]، در حالی که به‌اصطلاح علمای حدیث در آن زمان شخص 20 ساله تازه به طلب حدیث می‌رفت.

(4) تهذیب الأحکام، ج 8، ص 98، ح 330.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار


هدایت به بالای صفحه

ابزار رایگان وبلاگ

اجماع نزد شیعه 4 (مکتب بغداد) :: دروس استاد عرفانیان