نَبیخَلق و نَبیخُلق و نَبیسیما علیاکبر
چه غوغایی نموده حق تعالی با علیاکبر!
جمالش حضرت طاها، جلالش رَبِّیَ الاعلی
رخش جنت، لبش کوثر، قدش طوبی علیاکبر
...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
نَبیخَلق و نَبیخُلق و نَبیسیما علیاکبر
چه غوغایی نموده حق تعالی با علیاکبر!
جمالش حضرت طاها، جلالش رَبِّیَ الاعلی
رخش جنت، لبش کوثر، قدش طوبی علیاکبر
...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
بهمناسبت میلاد
باهر النور، خدایگان ادب و وفا، قمر منیر بنیهاشم عرض ارادتی کردم و در کانال
قرار گرفت. عزیزی اعتراضکی کردهاند که: «حضرت رسالتمآب "صلی الله علیه
وآله"، نه "علیه السلام"».
...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
روز جمعه است و از بچگیهایم به خاطر دارم که جمعهها مردهها هم آزادند. با اجازۀ شما امروز مطلب علمی تعطیل.
چند دهه مردم از مواد مخدر سنتی نالیدند و چه زندگیها که بر باد رفت. اما با آمدن مواد مخدر صنعتی همه تعریف معتادان سابق را میکنند و شاید هر کس این بیت را به زبان خودش میخواند که:
یا لیت جور بنی مروان دام لنا/ وعدل بنی عبّاس کان فی النار
برای خواندن تمام متن و دیدن تصاویر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
راستش را بخواهید میخواستم با نقل قول از یکی از علما شروع کنم که در خاطرات دوران تبعید مثلاً 50 سال قبل خود نوشته است: در کردستان با عالمی اهل سنت آشنا شدم که یک بار گفت: «من کتاب لمعۀ شما شیعهها را 10 بار خواندهام» و بعد درددل کنم که انگار دیگر الآن آدم باسوادی بین آنها هم پیدا نمیشود و «البلیّة إذا عمّت طابت» و مثلاً چرا مولوی... اشکال کرده که: «این هم حرم امامانشان که میگفتن: شفا میدهد، اما حالا ناچار شدن ببندنشان و...». حتی آماده شدم ابتدا برای آنکه شیرفهم شود (معروفش لفظ دیگری است، نخواستم بحث منحرف شود) جواب حلّی و نقضی را توضیح داده و کلام بیارزشش را با نقض کردن به تعطیلی خانۀ خدا جواب دهم اما... .
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
پیرو سؤالات مکرر:
1. میل به پیشرفت در همه هست و جای انکار ندارد. مگر اینکه شخص دست از همه چیز شسته باشد یا اینکه به خاطر پیشرفت در جهتی، از سایر جهات صرفنظر کرده باشد. حتی بندۀ خدایی بود که هر که را میتوانست (پیر یا جوان، زشت یا زیبا) صیغه میکرد و میگفت: برای بالا بردن آمار خوبه. بالاخره او هم با عقلی در همین حد دنبال پیشرفت در آمار فتوحات خود بود.
2. طبعاً در مقابل این میل...برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
مرحوم مجلسی که در دهههای اخیر با بیمهری عجیبی ـ حتی در میان حوزویان ـ مواجه شده حدیث بسیار زیبایی از کتاب «دعائم الدین» نقل میفرماید که جای تامل فراوان دارد. «روی فی کتاب التنبیه عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) أنّه خطب فی یوم جمعة خطبة بلیغة فقال فی آخرها: أیها الناس، سبع مصائب عظام نعوذ بالله منها: عالمٌ زلَّ، وعابدٌ ملًّ، ومؤمنٌ خلًّ، ومؤتمنٌ غلًّ، وغنیٌّ أقلًّ، وعزیزٌ ذلًّ، وفقیرٌ اعتلًّ». [بحار الأنوار، ج 90، ص 376، ح 17]
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
ابنمغازلی شافعی در کتاب «مناقب» به سند خود نقل کرده:
حجّ هشام بن عبد الملک فی خلافة الولید، فکان إذا أراد استِلام الحَجَر زُوحِم علیه، وحجّ علیُّ بن الحسین ـ علیهما السلام ـ، فکان إذا دنا من الحَجَر یَفرُقُ عنه الناس إجلالاً له، فوَجم لذلک هِشام وقال: «مَن هذا؟ فما أعرفه»، وکان الفرزدق واقفاً فأقبلَ على هِشام فقال...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
خداوند مرحوم حاج
آقا رضا انصاریان را رحمت کند. مداح و ذاکر مصائب اهل بیت بود و تا دلتان بخواهد
شوخطبع و خوشمزه. یک بار به شوخی گفت: بعضی از این مداحا روز عید هم مصیبت میخونن
و وقتی بهشون میگم، میگن: خدا بنیامیه رو لعنت کنه که برای ما عید نذاشتن. مرتیکه
بگو شعر بلد نیستم.
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
به مکالمۀ زیر دقت بفرمایید و نتیجۀ لازم را هم خودتان بگیرید. میترسم چیزی بگویم و به کسی بربخورد و یا بنویسند که: مطلب علمی را که با شعر و قصه ثابت نمیکنند.
یکی از رفقای بسیار عزیز در کانالشان:
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
عزیز بسیار بزرگواری برای تبریک زادروز مولی الکونین حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) متن زیر را همراه عکسی برایم فرستادهاند که...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
یکی از صاحبدلان سر به جَیب مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مستغرق شده. حالی که از این معامله باز آمد، یکی از دوستان گفت: از این بوستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیه اصحاب را. چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
به سید علیمحمد باب اعتراض شد که در مکتوباتش اشتباهات صرفی و نحوی فراوانی دارد. او هم گفت: صرف و نحو دو پرنده بودند که پاهایشان در بند بود و من بند از پایشان برداشتم. منبعد هر جور میخواهید بنویسید.
یکی از مخاطبان گرامی
دیروز از کانال یکی از نوابغ عالم امکان برایم نوشتهای فرستادند که با چیدن
مقدماتی که تضحک منها الثکلی (زنِ فرزندمرده را هم به خنده میاندازد) ثابت کرده
واژهٔ «انسان» مثنّی (تثنیه) بوده و عبارت از اِنس و جن است. تازه فهمیدم که خود
عربها هم تا کنون زبانشان را درست و حسابی بلد نبودهاند که در حالت نصبی و جرّی
«إنسَین» نمیگفتهاند.
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
«به باور نگارنده، علی رغم وجود سلسله عوامل متعدد و انگیزهای گوناگون مؤثر در ایجاد این حجم از تمکین فراگیر به اوامر درمانگران و شیوع شناسان پوزیتیویسم باور، وجه اعظم و گسترده تواضع برخی از منتقدان دیروز و سکوت پیشگان امروز را باید در خصلت آزاداندیش و دموکراتیک ویرس کرونا در مقام انتخاب میزبان و مأوی جست و جو کرد...............».
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
یک روز که در وقت استراحت بین دو درس در محضر پربرکت استاد بزرگوار حضرت آیت الله مددی نشسته بودیم بهمناسبتی صحبت از سنّ عایشه هنگام ازدواج با پیامبر (صلی الله علیه و آله) شد. ایشان هم که معمولاً چنان حاضرالذهن هستند که انگار ساعتی پیش دربارۀ موضوعی که سؤال شده مطالعات عمیق و همهجانبهای فرمودهاند شروع کردند توضیحات مفصلی دادن. بنده هم که اصرار دارم تصریح کنم هر نکته را از که آموختهام شروع کردم به یادداشت برداشتن تا بعدها تقدیم دوستان کنم. یکمرتبه عزیزی سررسید و هنوز در جای خود آرام و قرار نگرفته سؤالی از علم اصول مطرح کرد...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
جناب زمانی (ادمین کانال تلگرامی) بزرگوار
معمولاً متون اجقوجق را برایم نمیفرستد، اما محض خنده این یادداشت را فوروارد
فرمود که باعث شد بفهمم الحمد لله آن قدر نرمال نوشتهام که کسی متهم به انگلیسی
بودنم نکند. در عوض...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
بعثت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) را با چه چیز میتوان قیاس کرد؟ کاش اینهایی که این همه ایرادات چپاندرقیچی میکنند و اشکالاتشان هم غالباً با استناد به مطالب تاریخ طبری و طبقات ابنسعد و امثال آن است کمی هم در تاثیری فکر میکردند که شخص شخیص رحمة للعالمین لااقل بر تاریخ و تمدن بشری گذاشت. در نقل قولی از اساتید جامعهشناسی شنیدهام که برای ساختن یک تمدن 400 سال زمان نیاز است. اما...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
سرور بزرگواری فرمودهاند:
«در تاریخ هست که در مقابل محمد ابن عبدالوهاب نجدی برادرش مخالفت کرد باهاش و در نقد او کتابی نوشت. اما در مورد ابنتیمیه همچین مطلبی ندیدم. ممنون میشم آدرس و مدرک منبع این مطلب هم را هم بفرمائید. هر چند از علما اهل جماعت با ابن تیمیه مخالفت کردن و مدتی هم زندانی شد اما اینکه برادرش هم مخالفت کرد جالب هست ممنون میشم راهنمایی کنید».
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
دیشب برای خرید مقداری نان خامهای (و به قول مشهدیها: شیرینی نارنجک) به قنادی معروفی رفتیم. خانمی همان دم در تستمان کرد و معلوم شد مشکلی در میان نیست. رفتیم و شیرینی مورد نظر فرزندانم تمام شده بود و با دست خالی برگشتیم. شنیدهام مراکز خرید دیگر هم به همین ترتیب مشتریها را نگاه داشتهاند تا کار به تعطیلی نکشد.
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
عبارتی را که از زیارت امام هفتم (علیه السلام) در خاطر داشتم جستوجو کردم و بخشی از زیارت آن امام همام (علیه السلام) آمد که: «اللهم، صل على محمد وأهل بیته وصل على موسى بن جعفر وصی الأبرار، وإمام الأخیار، وعیبة الأنوار، ووارث السکینة والوقار، والحکم والآثار، الذی کان یحیى اللیل بالسهر إلى السحر، بمواصلة الاستغفار حلیف السجدة الطویلة، والدموع الغزیرة، والمناجاة الکثیرة، والضراعات المتصلة الجمیلة، ومقر النهى والعدل، والخیر والفضل، والندى والبذل، ومألف البلوى والصبر، والمضطهد بالظلم، والمقبور بالجور، والمعذَّب فی قعر السجون وظلم المطامیر، ذی الساق المرضوض بحلق القیود، والجنازة المنادى علیها بذلّ الاستخفاف، والوارد على جده المصطفى وأبیه المرتضى وأمه سیدة النساء، بإرث مغصوب، وولاء مسلوب، وأمر مغلوب، ودم مطلوب، وسمّ مشروب»
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
آقازادهای فرمودهاند:
● روحانیت باید جامعه را در مقابل پرسشهای فراوانی که پیش آمده
آگاه کند. این بیماری موجب شد خانۀ خدا به عنوان محوریترین و قدسیترین مکان در
کرۀ زمین تا قبور اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به طور موقت خالی از جمعیت شوند. این
مکانها دارای قداست هستند و همۀ دردها را شفا میبخشند، اما سخن این است که...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
اینکه مدام تقاضا میکنم تا میتوانید درس بخوانید و استاد ببینید تنها بخشی از کار است. رکن دیگر، فکر کردن است. اگر تنها بشکۀ علم شویم و نتوانیم از آنچه آموختهایم استفادۀ بهجا کنیم همینی میشود که عرض خواهم کرد. یکی از الطاف خداوند به استاد بزرگوارم حضرت آیت الله مددی هم همین است که با این سن و سال هم از همۀ ماها بیشتر مطالعه میفرمایند و هم بیشتر فکر میکنند.
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
دیدم کسی دربارۀ
دکتر رئیسدانا (از آن چپهای معروف و مقیم همیشگی دههٔ شصت میلادی، همچنان
وفادار به حتّی استالین و همچنان منتظر که روزی خلق از آن سوی میدان توپخانه به
این سوی سرازیر میشوند و نان و گرسنگی به تساوی تقسیم میشود) که همین چند روز پیش
در اثر بیماری کرونا درگذشت نوشته بود:
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
آخ که دارم دق میکنم. خدا کند این خبر راست نباشد که خانم معلم بزرگواری «آنلاین» را به اشتباه «آیلاند» تلفظ کرده (خودم درست گفتم؟!) و مایۀ تفریح عدهای بیوجود شده که نه قرآن خواندهاند ـ که: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِنْ قَوْمٍ" (اى آنان که ایمان آوردید! گروهى گروه دیگر را مسخره نکنند) [سورۀ حجرات، آیۀ 11] ـ و نه سر سفرۀ پدر و مادر بزرگ شدهاند که دست پرمهر پدر یا مادری به موقع گوششان را تابانده باشد تا ادب بیاموزند
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
مؤذن بانگ بیهنگام برداشت/ نمیداند که چند از شب گذشته است
درازیّ شب از مژگان من پرس/ که یک دم خواب در چشمم نگشته است
دیشب باز بیخوابی به سرم زده بود و همین طور که لپتاپ جلویم باز بود و داشتم تولید علم میکردم تلویزیون هم روشن بود...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
در کانالی از قول اپیکور نوشته بود: «چرا از مرگ بترسم؟ وقتی من هستم، مرگ نیست؛ وقتی مرگ هست، من نیستم. چرا از چیزی بترسم که فقط وقتی من نیستم میتواند وجود داشتهباشد؟» و از قول مارتین هایدگر: «مرگ قطعیترین احتمال است».
در قرآن کریم آمده است: "وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ" (و پرستش کن پروردگار خویش را تا دم مرگ که بیایدت یقین) [سورۀ حجر، آیۀ 99]. حالا دیگر جناب مارتین هایدگر هم تایید فرمودند و غمی نداریم...
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
بعد از واژگانی خودرو (1)
تقریباً هر شب به بهانهای بیخوابی به سرم میزند. 3 ـ 4
شب پیش متن عجیبی این وظیفه را انجام داد. آقای دکتر A نوشته بودند: «مصاحبۀ امروز بنده با دکتر B روحانی و استاد دانشگاه تهران»، و دیگر بیا و ببین... . برای دوستی
که این را در گروهی گذاشته بود نوشتم:...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
اول یک دهن روضه و بعد هم یک درددل.
1. امروز روز رحلت زینِاب است. همان که:
سرّ نی در نینوا میماند اگر زینب نبود/ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
مرحوم طبرسی در «احتجاج» [ج 2،
ص 31]
نقل میکند که فرزند برادرش بعد از سخنرانی غرّای او فرمود: «أنتِ بحمد الله
عالمة غیر معلَّمة ، وفهمةٌ غیر مُفهَّمة»؛ یعنی که: شما ـ خدا را شکر ـ نخوانده
ملّایی. و که میتواند به دخت گرانقدر امیر مؤمنان (علیه السلام) چیزی بیاموزد؟!
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
خداوند مرحوم گلمحمدی را رحمت کند. پیرمرد باصفایی بود از اهالی زنجان. عبایی بر دوش میانداخت و کلاهی بر سر میگذاشت. نیمههای شب 2 ساعتی قبل از تهجد برمیخاست و زیارت عاشورا میخواند و 100 لعن و 100 سلام را میگذاشت برای طول روز که توی راه بخواند. ایشان یکی از همان 40 طلبهای بود که به فرمان مرحوم آیت الله خونساری 40 روز زیارت عاشورا خواندند و روز آخر به جمکران رفتند و نماز استسقا و... و بارانی که موقع برگشتن خودشان هم در راه گیر کردند.
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
از برکات سفر با قطار آن است که انسان به مقتضای مبدأ اشتقاق نامش (ا ن س) زود با همکوپهایها انس میگیرد و سر صحبت باز میشود و اگر همافق باشید که دیگر نور علی نور خواهد بود.
قبل از سربازی که در قم مشغول به تحصیل بودم یک بار با 3 نفر دیگر همکوپه شدیم که یکی از آنها...
برای خواندن تمام متن و دیدن تصاویر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
استادی امروز نوشتۀ روی جلدِ شمارۀ جدیدِ نیوزویک (ششمِ مارسِ ۲۰۲۰) را نقل فرموده بودند که: «حالتان خوب است. نگرانی دارد بیمارتان میکند».
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
خانههای زمان کودکیمان هرچه نداشت حیاط داشت. بگذریم از اینکه این شعر هم ورد زبانمان بود که:
در خانۀ ما رونق اگر نیست صفا هست/ هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست
حالا به خاطر این کمتر از مثقالِ ذرۀ لعین خبیث توی آپارتمانهای قوطیکبریتی گیر کردهایم و هی به خودم دلداری میدهم:
الشرّ أعدام فکم قد ضلّ من/ یقول بالیزدان ثمّ الأهرمن
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
سرور عزیز بزرگواری خبر از ـ احتمالاً و خدایناکرده ـ ابتلای خود و برخی اعضای خانوادۀ معظمشان به این ویروس داده و خواستهاند هم خودم برای شفای عاجلشان دعا کنم و هم از اساتید معظم برایشان التماس دعا داشته باشم. خدا به حق عزیزان درگاهش این بلا و مصیبت را هرچه سریعتر از این مردم نجیب دردمند دور کند و بر تن همگان لباس عافیت بپوشاند. شما که ـ بحمدالله ـ دشمن ندارید، اما اگر بر فرض محال دشمنی میداشتید یقیناً راضی نمیشدید حتی دشمنتان به این مریضی مبتلا شود.
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
تا آمدم برایتان قیافه بگیرم که: «از یکی از مدارس علمیۀ مشهد خواستهاند برای برگزاری 2 ـ 3 جلسه کارگاه آموزشی به آن جا بروم» و اضافه کنم: «با اجازۀ شما کمی مطالعه کنم. آخر،
برادر جان خراسان است این جا/ سخن گفتن نه آسان است این جا
خراسان مردم باهوش دارد/ خراسانی دو لب، ده گوش دارد
همه طلاب او دارای طبعاند/ نه تنها پیرو قرّاء سبعاند
نشسته جنب هر جمعی ادیبی/ ز انواع فضایل بانصیبی
خراسان جا چو نیشابور دارد/ که صد پیشی ز پیشاوور دارد»
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
در کانالی مطلب زیبایی آمده بود که با خودم گفتم: در این ایام که از همه جا پالس منفی میرسد خدمتتان تقدیم کنم لذتش را ببرید.
٭ طنزهای کرونایی در فضای مجازی ٭
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
امروز در خبرها خواندم: «محمود خیامی (مالک شرکت ایران ناسیونال و تولیدکنندۀ اتومبیل پیکان در ایران) که او را به عنوان پدر صنعت خودروسازی در ایران میشناسند، در خارج از کشور درگذشت. او از جمله کارآفرینان بسیار مشهور ایرانی است که تمام سرمایه و زندگی حرفهایاش قربانی امواج سهمگین انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ شد، اما در خارج از کشور و از شرایط صفر توانست دگرباره خود را بالا بکشد و علاوه بر آنکه برای خود زندگی راحتی ایجاد کند
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
بعد از متن اخیر مبادا گمان شود به تعبیر جنابعالی با سید بن طاوس مشکل دارم. امروز برای عزیزی نوشتم:
إن کنت لا تدری فتلک مصیبة/ وإن کنت تدری فالمصیبة أعظم.
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
در کانال وزینی این مطلب را گذاشتهاند که:
«صدا و سیمای ایران که فراوان احکام ضروری و معارف متواتر کتاب و سنت را مخفی داشته است، و خود نشردهندۀ غنا و حتی ترانهخوانی زن (در برنامههای کودک) و برخی از منکرات دیگر است، در نشر مطالب بیسند و البته عامهپسند به نام دین ید طولایی دارد. و از آن جمله «لیلة الرغائب» ـ و یا به قول خودشان «شب آرزوها» ـ است...
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
2 ـ 3 هفتهای است که بدجوری به هم ریختهام. اگر دندان روی جگر بگذارید علتش را عرض خواهم کرد.
یک بار دوستی شمشیر سامورایی خود را برداشته و برقآسا
بر سرم پریده و یادداشت آقای دکتر حقوقدانی را فرستادند که ادعا کرده بودمسلمانم،
اما هرگونه تفسیری از آیات قرآنی را که به تبعیض بر مبنای هویت و گرایش همجنسخواهانه
راه دهد، از منظر اخلاقی مردود میدانم...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
2 ـ 3 سال قبل جایی درس میگفتم و مانند همیشه تعداد محدودی از رفقا تشریف میآوردند و ساعت 3 ـ 4 بعد از ظهر را از بطالت نجات میدادیم. چند روز بود که در ساختمان مجاور رفت و آمد عجیبی به چشم میخورد که خدا گواه است فیلمهای جنگی آمریکایی و ورود نیروهای واکنش سریع را که مثل مور و ملخ از در و دیوار میریزند در ذهن تداعی میکرد. حتی هرروز و بلاانقطاع کاملمردی را میدیدم که با موتور سیکلتی هنّوهنکنان عیالش را به آن جا میرساند. بله، درست حدس زدهاید. کلاس طب سنتی برگزار میشد و مهمتر اینکه «با گواهی پایان موفقیتآمیز دوره»
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
از قم مرکز کرونای ایران سلام عرض میکنم. دوست عزیز و گرامی جناب استاد سهیل یاری گلدره متنی با عنوان «کروناییات!» گذاشتهاند که خواندنی است.
در گردش چشم تو گُمم، باور کن!/ انگشتنمای مردُمم، باور کن!
عشق تو شیوع کرده در شهرِ دلم/ چشمت کرونا و من قمم، باور کن!
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
کار تحقیق کتاب مستطاب «امالی» سید مرتضی به پایان خود رسید و از تحقیقات مفصلی که به بهانۀ این کتاب توفیقشان را داشتم محروم شدم. چند شب پیش به این قسمت در مجلس 47 رسیدیم که: «وقد جاء فی الحدیث: لا سَومَ قبل طلوع الشمس ، فحمله قوم على أنّ الإبل وغیرها لا تسام قبل طلوع الشمس لئلّا تنتشر، وتفوت الراعیَ، ویخفى علیه مقاصدها، وحمله آخرون على أنّ السوم قبل طلوع الشمس فی البیوع مکروه؛ لأنّ السلعة المبیعة تستتر عیوبها أو بعضها، فیدخل ذلک فی بیوع الغرر المنهیّ عنها».
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
باب دوم «مغنی اللبیب» رو به اتمام است. در بحث عطف جمله بر مفرد، بهمناسبت، نکتۀ بسیار زیبایی آمده.
إذا قیل: «قال زیدٌ: عبدُ اللهِ منطلقٌ، وعمرٌو مقیمٌ» فلیستِ الجملةُ الأُولى فی محلِّ نصبٍ والثانیةُ تابعةً لها، بلِ الجملتانِ معاً فی موضعِ نصبٍ، ولا محلَّ لواحدةٍ منهما؛ لأنّ المقولَ مجموعُهما، وکلٌّ منهما جزءٌ للمقولِ، کما أنّ جزأیِ الجملةِ الواحدةِ لا محلَّ لواحدٍ منهما باعتبارِ القولِ، فتأمّله؛ یعنی...
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
امروز یکی از دوستان گرامی برایم متن فوق العادهای فرستادند. «پدری نوشته: دختر من امروز توی اتوبوس برای اولین بار پریود شد. یه پسری که یک سال از خودش بزرگتر بوده دخترم رو میکشه کنار و در گوشش بهش میگه: ببین یه لکه افتاده روی شلوارت. هول نشو. سویشرت منو دور کمرت ببند و برو خونه. من امروز خواستم از مادر این پسر تشکر کنم برای بزرگ کردن همچین بچهای و بگم: مرسی بابت این تربیت درستت».
برای خواندن تمام متن و دیدن تصاویر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
گاهی که گوشی تلفن همراهم به مشکلی برمیخورد و برای رفع مشکل به مغازۀ تعمیر موبایل مراجعه میکنم، طرف قدری با حوصله توضیح میدهد و وقتی محاسن جوگندمی ـ و لابد قیافۀ مات و مبهوت ـ مرا میبیند با حجب و حیا میگوید: حاج آقا! برو خونه به بچهها بگو برات توضیح میدن. دیگر نمیداند سالها قبل از آن که از کتم عدم پا به دایرۀ وجود بگذارد دور دور ما بوده و:
دور مجنون گذشت و نوبت ماست/ هرکسی چند روز نوبت اوست
"وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ"
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
رفقا گاهی متنهایی را از این طرف و آن طرف میآورند و انتظار دارند بنشینیم و بحث و هماندیشی کنیم. من هم که میدانید چهقدر با شورای فقاهت و امثال آن مشکل دارم و به جایش معتقدم باید خواند و خواند و خواند و استاد دید. اخیراً آقایی که به گمانم وکیل هستند اظهار لحیه فرمودهاند (البته اینها غالباً ریش ندارند. ریش مال ماست که عشق و حال را دیگران بکنند و ناسزایش را ما بشنویم) که: «قاعدۀ ثلث در بحثِ دیۀ زنان، ظلمی عظیم در فقه سنتی است که چندان به آن توجه نمیشود. در فقهِ روایتمحور، ضابطهای در موردِ دیۀ جراحاتِ زن وجود دارد، بدین شرح که...
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
خیلی از چیزهایی را که به شکل لطیفه و داستان و امثال آن میشنیدیم کمکم به چشم خود دیدیم. این هم شاید از آفات بالا رفتن سنّ و سال است. چند سال قبل عزیز بزرگواری تعریف کردند که: با خبر شدیم آمار طلاق در یکی از شهرستانها به صفر رسیده. وقتی با اشتیاق قضیه را پیگیر شدیم تا ببینیم چه نسخۀ شفابخشی دارند تا در جاهای دیگر هم آن را عملیاتی کنیم، معلوم شد مدتی است مثلاً استانداری بخشنامه کرده که در آن شهرستان از ثبت طلاق خودداری شود و مردم بهناچار برای این کار به شهرستانهای دیگر میروند و به این ترتیب آمار طلاق در آن جا به صفر رسیده...
برای خواندن تمام متن و دیدن تصاویر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
سرور عزیزی به مناسبت ایام به قول خودشان ملمّعی از مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی فرستادهاند که بسیار زیباست:
چشمۀ خور در فلک چهارمین/ سوخت ز داغ دل ام البنین
آهِ دلِ پردهنشین حیا/ برده دل از عیسی گردوننشین
...
برای خواندن تمام متن به ادامه
مطلب مراجعه فرمایید.
چند سال قبل یکی از اصحاب سابق و رفقای بعد به بیماری سرطان مبتلا شد و اندکی بعد جان سپرد. خداوند رحمتش کند. مدتی بعد از فوتش یکی از منسوبین وی تماس گرفت و گفت: پسر صاحبخانۀ ما دانشجو است و سؤالاتی داشته که رفته پیش حاج آقا... بپرسد، وسطهای کار حاج آقا داغ فرموده و از حال رفتهاند و... . اگر مانعی ندارد بیایند پیش شما و مطالبشان را مطرح کنند. استقبال کردم و آمد...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
خداوند همۀ رفتگان را بیامرزد و روحشان را غریق رحمتش کند. چون در تمام فامیل ما تا چند فرسخی اهل علم به معنای خاص وجود نداشت زمانی که به حوزه آمدم مرحوم پدرم از دور و نزدیک خیلی ملامت شنید. اما خدا بیامرز در جواب همه گفته بود: اولاً خودش دوست دارد و ثانیاً راه بدی که نرفته تا منعش کنم...
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
وفروض
الکفایات کثیرة، وضابطها «کلّ مهمّ دینیّ تعلّق غرض الشارع بحصوله حتماً، ولا یقصد
به غیر من یتولاه». ومن أهمّه الجهاد بشرطه، وإقامة الحجج العلمیّة، والجواب عن الشبهات
الواقعة على الدین، والتفقّه، وحفظ ما یتوقّف علیه من المقدّمات العلمیّة والحدیث والرجال،
فیجب نسخ کتبه وتصحیحها وضبطها على الکفایة، وإن کان المکلَّف بذلک عاجزاً عن بلوغ
درجة التفقّه قطعاً؛ فإنّ ذلک واجب آخر، ومنها روایتها عن الثقات، وروایة الثقة لها
لیحفظ الطریق، ویصل إلى من ینتفع به، فینبغی التیقّظ فی ذلک کلّه؛ فإنّه قد صار فی
زماننا نسیاً منسیّاً. [مسالک الأفهام، ج 3، ص 8 ـ 9]
برای خواندن تمام متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.